آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

شکرگذاری

خدایا  

 

 

بابت  

 

 

همه چیز  

 

 

شکرت

خدایا

خدایا: تو خود می دانی که چه سخت است اگرکه ماهی کوچک اسیرآب دریا ی بیکران باشد. 

خدایا: تو خود می دانی برای من که  همیشه دلم می خواسته با تو زندگی کنم این سیر تکراری روزگار که نا خواسته مرا به کام خود می برد چه قدر ملال آور  وخسته کننده است

خدایا: آخر چگونه می توان شکوه تو را در زیبایی گل بجوییم درحالی که این تکرار همیشگی اشتیاق خوب دیدن را از من گرفته است. چگونه میتوانم حمد و ثنای تو را از زبان چکاوکها بشنوم در حالی این تکرار اشتیاق خوب شنیدن را از من سلب کرده است

 

خدایا: می ترسم که اگر به همین منوال پیش رود دیگر شعله های عشق تو در وجود من هر روز بی فروغ و بی فروغتر شود. تاجایی که دیگر نه اشتیاقی برای پرواز داشته باشم و نه امیدی به رهایی     پس ای خدای مهربان مرا از این تکرار از این یکنواختی که همه ی روزهای مرا فرا گرفته است رهایی ده  

خدایا: به من اشتیاقی ده تا دوباره چشمانم قادر به دیدن شگوه تو در زیبایی گل ها باشد. خدایا: به من اشتیاقی ده که دوباره بتوانم صدای مناجات تو را از زبان چکاوک ها بشنوم. 

 خدایا: به من عشقی ده که روز به روز به تو نزدیکتر شوم

 

خدایا : چگونه می توانم روی به سوی تو بیاورم و زبان به حمد و ثنایت بگشایم در حالی که خود از کرده خویش آگاهم . چگونه می توانم دوستار تو باشم در حالی که بر عهد و پیمانی که با تو بسته ام وفادار نبوده ام . چگونه می توانم طلب عفو و بخشش کنم در حالی هنوز شعله های عصیان در درونم فروزان است.

 

بارالها:چگونه می توانم روی به توبه آورم درحالی که اسیر هواهای نفسانی خویشم.

 

 بارالها: تو از علاقه ی من نسبت به خودت آگاهی و میدانی که چقدر مشتاق رسیدن توام ولی هر وقت که تصمیم گرفتم که به سوی تو بیایم گناه به سراغم آمد و مرا از تو دور ساخت . همیشه آرزویم این بوده است که حتی برای یک روز هم که شده آنچه باشم که تو می خواهی وآنچه کنم که تو می پسندی ولی افسوس این نفس سرکش تا کنون مجال برآورده شدن این آرزو را به من نداده است

 

بارالها : می ترسم، از خویش و از این سرنوشتی که در انتظار من است می‌ترسم . از این بیابان و شوره زاری که در پیش روی من است می‌ترسم. می ترسم که مرگ به سراغم بیا ید و آرزوی رسیدن به تو را این بار از من بستاند. پس ای پروردگار بی همتا به لطف و کرم خویش مرا از مرداب رهایی ده و توانی ده تا خویشتن را از هر چه بدی است پاک کنم

خدایا

خداوندا به من توفیقی ده که فقط یک روز بنده مخلص تو باشم که میدانم حتی ساعتی این چنین بودن بس دشوار است . خدایا سینه ام را چنان بگشای که دردهای تمام عالم را در آن جای دهم حتی درد محکوم شدن به گناهان ناکرده ام .خدایا میدانم که نادانم به ذره ای از علم بیکرانت دانایم کن.بارالها زبانم در ستایش تو قاصر است به من زبانی عطا کن تا گوشه ای اندک از رحمت بیکرانت را سپاس گویم.خداوندا راه گم کرده ام هدایتم کن . خدایا قلبم را از تمام کینه ها پاک کن که غیر از تو کسی را بر این کار قادر نیست .خداوندا به من صبری ده که بر سیلی دشمنان بخندم وبا خنجر دوستان به رقص آیم .خدایا شرکم را به یکتاییت٬ ضعفم را به قدرتت ٬ جهلم را به علمت ٬ حماقتم را به حکمتت ٬ گناهانم را به رحمتت ٬ عصیانم رابه عزتت ٬ تیرگی دلم را به نورت ٬ بی حرمتی هایم را به قداستت ٬ تنگ دستی وبخلم را به کرمت  وناسپاسی ام  را به لطفت ببخش .خدایا به خیر و شر خود آگاه نیستم ٬ به علمت وبه رحمتت هر آنچه خیر من درآن است بر من فرو فرست وهر آنچه شری برای من درآن است از من دور گردان. خدایا به من یقینی ده که جز تو در هستی هیچ چیز نبینم .خدایا به من دلی ده که جز مهر تو در آن هیچ مهری را راه نباشد .خدایا به من قلبی ده که دوست داشته باشم هر آنچه آفریده توست.خدایا برمن زبانی ده که جز بر حمد تو گویا نگردد. خدایا هر آنچه دارم از آن توست پس آنچه خیر من است بر زبان من جاری کن تا از تو تمنایش کنم که خود بسیار نادانم .خدایا خواسته هایم بسیارند ولی هیچ چیز در قبال آنها ندارم ٬ پس تو از مخزن بی انتهای کرمت آنها را به من عطا کن . خدایا با تمام آنچه به من عطا کردی می خوانمت پس دعایم را اجابت کن .

به حق مهربانیت ای مهربان ترین مهربانان.

تنهائی

اگر تنهاترین تنهایان شوم   

 

باز هم    

 

خدا هست  

 

 

او جانشین   

  

تمام نداشتنهای من است. 

خدا

Praise With God
نیایش با خدا
 

 

 

 


I asked god to take away my habit
God said : no it is not for me to take away, but for you to give it up

از خدا خواستم عادت های زشت را ترکم بدهد
خدا فرمود : خودت باید آنها را رها کنی

I asked god to make my handicapped child whole
God said : no, body is only temporary

از او درخواست کردم فرزند معلولم را شفا دهد
خدا فرمود : لازم نیست، روحش سالم است، جسم هم که موقت است


I asked god to give me happiness
God said : I give you blessings happiness is up to you

گفتم مرا خوشبخت کن
خدا فرمود : نعمت از من، خوشبخت شدن از تو

I asked god to make my spirit grow
God said : no, You must grow on your own but
i will prune you to make you fruitful

از او خواستم روحم را رشد دهد
خدا فرمود : نه تو خودت باید رشد کنی،
من فقط شاخ و برگ اضافی ات را هرس می کنم تا بارور شوی

I asked god for all things that i might enjoy life
God said : I will give you life, so that you may enjoy all things

از خدا خواستم کاری کند که از زندگی لذت کامل ببرم
خدا فرمود : برای این کار من به تو زندگی داده ام

I asked god to help me love others as much as he loves me
God said : Ahah, finally you have the ide

از خدا خواستم کمکم کند همان قدر که او مرا دوست دارد من هم دیگران را دوست بدارم
خدا فرمود : آها بالاخره اصل مطلب دستگیرت شد