آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

شخصیت زن

شخصیت زن

از دیدگاه بزرگان، دانشمندان و فلاسفه معروف 

  

 

اساسا وضع زن با مرد در اصل خلقت متفاوت است و به همین دلیل این زن است که خودآرایی می کند برای جلب مرد. مرد هرگز با خودآرایی نمی تواند نظر زن را به خود جلب کند. زن و زیور، زن و آرایش دو موجود توأم با یکدیگرند. اگر زن دارای جسم و جان و خلق و خوی مردانه بود محال بود که بتواند مرد را به خدمت خود وادارد و مرد را شیفته وصال خود نماید، و اگر مرد همان صفات جسمی و روانی زن را می داشت ممکن نبود زن او را قهرمان زندگی خود حساب کند و عالی ترین هنر خود را صید و شکار و تسخیر قلب او به حساب آورد. مرد جهانگیر و زن مردگیر آفریده شده است.
قانون خلقت زن و مرد را طالب و علاقه مند به یکدیگر قرار داده است، اما نه از نوع علاقه ای که به اشیاء دارند. علاقه ای که انسان به اشیاء دارد از خودخواهی او ناشی می شود، یعنی انسان اشیاء را برای خود می خواهد، به چشم ابزار به آنها نگاه می کند، می خواهد آنها را فدای خود و آسایش خود کند، اما علاقه زوجیت به این شکل است که هر یک از آنها سعادت و آسایش دیگری را می خواهد و همواره از گذشت و فداکاری درباره دیگری لذت می برد. در اینجا بد نیست از دیدگاه های متنوع و بعضا متفاوتی در مورد زن از زبان بزرگان، دانشمندان و فلاسفه معروف مطلع شویم. 


 

زن شاهکار خلقت است
 



زیباترین خوی زن ، نجابت اوست 



در دنیا تنها دو چیز زیباست ، زن و گل 



انتقام شیرین است مخصوصا برای زنان ! 



تمدن چیست ؟ نتیجه نفوذ زنان پاکدامن است 



زن رسماً مربی مرد و مهّذب اخلاق اوست 



اگر زن نبود نوابغ جهان را چه کسی پرورش می داد ؟

مردها را شجاعت به جلو می‌راند و زنها را حسادت 



به سراغ زنان می روی ؟ تازیانه را فراموش مکن ! 



مردان آفریننده کارهای مهمند و زنان به وجود آورنده مردان 



اگر از طبقه‌ بالا زن‌ بگیرید، به‌جای‌ خویشاوند ارباب‌ خواهید داشت‌

مردان قانون وضع می کنند و زنان اخلاق به وجود می آورند 



با زنی ازدواج کنید که اگر مرد می بود بهترین دوست شما می شد 



خشم زن مانند الماس است می درخشد اما نمی سوزاند 



زن همیشه سن خود را از تاریخ ازدواج حساب می کند ، نه تاریخ تولد 



هرچه ایمان مرد به هوشش بیشتر شود زن بهتر میتواند گولش بزند 



زن تاج سر آفرینش است ، او شریک زندگی و یار ساعات درماندگی است 



زنانیکه می خواهند مرد باشند ، زنانی هستند که نمی دانند زن هستند 



برای تحمل شدائد زندگی باید عاشق چیزی بود ، کاری ، زنی ، آرمانی و ... 



زن کودکی است که با اندک تبسم خندان و با کمترین بی مهری گریان می شود 



منشأ هر کار بزرگی زن است ، زن کتابی است که جز به مهر و محبت خوانده نمی شود 



چیزی که زن دارد و مرد را تسخیر می کند ، مهربانی اوست ، نه سیمای زیبایش 



جنبش تساوی خواهی زنان موجب می شود زن از زنانه ترین غرایز خود دور می شود 



شیرین ترین سخنان در زندگی ، خوش آمد گویی بی غل و غش زن به شوهر خویش است 



زن زشت در دنیا وجود ندارد فقط برخی از زنان هستند که نمی‌توانند خود را زیبا جلوه دهند 



هر کجا مردی یافت شد که به مقامات عالیه رسیده یقیناً زنی پاکدامن او را همراهی کرده است 



زن عاقل به تربیت همسرش همت می گمارد و مرد عاقل می گذارد که زنش او را تربیت کند 



هیچ چیز غرور مرد را مثل شادی زنش ارضاء نمی کند ، چون همیشه آنرا مربوط به خود میداند 



مردانیکه بیشتر از حقوق و هنجار زنان پشتیبانی میکنند خود بیشتر از دیگران به نهاد زن میتازند 



زنان بخوبی مردان میتوانند اسرار را حفظ کنند ولی به یکدیگر میگویند تا در حفظ آن شریک باشند 



اگر شناخت زن و مرد نسبت به ویژگی های درونی و بیرونی یکدیگر بیشتر گردد کمتر دچار گسست می شوند 



زن کانون پرفروغ خانواده ، مرکز مهر ، مظهر عشق ، نمایشگر پاکی ،
نمونه عطوفت و چشمه عنایت است 



آیندۀ اجتماع در دست مادران است. اگر جهان به میانجیگری زن گرفتار شود ،تنها اوست که می تواند آن را نجات دهد 



به هر اندازه که زن آرام و مطیع و با عصمت و با عفت است ،
به همان اندازۀ قدرت فرمانروایی او شدیدتر و استوارتر است 



آیا برده هستی؟ پس دوست نتوانی بود. آیا خودکامه هستی؟ پس دوستی نتوانی داشت 

در زن دیر زمانی است که برده ای و خودکامگی نهان گشته اند
از این رو زن را توان دوستی نیست او عشق را می شناسد و بس 



زن وقتیکه دوست بدارد ، غیر از محبوب خود چیزی را نمی بیند و هر چه عاطفه ،مهربانی و نوازش و فداکاری دارد تنها برای او به کار می برد  


زنان تحصیلکرده همسران خوبی از آب در می آیند ، زیرا برای اینکه توضیح بدهندکه چرا غذا شور یا بیمزه شده است کلمات بیشتری در اختیار دارند
 


کسانیکه ازدواج کرده اند خود را ناراضی نشان می دهند و می گویند زن بد است ، زیرا می خواهند فقط و فقط خودشان از این موهبت تمتّع گیرند 



خودپسندی زنان بزرگترین علت بد بختی ایشان و زوال خانواده هاست.
هیچ چیز به اندازۀ خودپسندی زن ها بنای خانواده ها را ویران نکرده است  


کشتن میل ستیزه جوئی در بسیاری زنان کاری بی اثر است و درست مانند آن است
که سعی کنی با فشار بادکنکی را در زیر آب نگه داری که خواهی دید دوباره بیرون می زند!  


 


زن ها علاقۀ زیادی به ریاضیات دارند ، زیرا آنها سن خود را تقسیم بر دو و قیمت لباسهایشان را ضرب در دو و حقوق شوهرانشان را ضرب در سه می کنندو پنجاه سال هم بر سن بهترین دوستان خود می افزایند 




خدایا نزار بزرگ شم !

 خدایا نزار بزرگ شم !  

 

 

 

 الو ... الو ... سلام

کسی اونجا نیست ؟؟؟

مگه اونجا خونه ی خدا نیست ؟

پس چرا کسی جواب نمیده ؟

یهو یه صدای مهربون بگوش کودک نواخته شد! مثل صدای یه فرشته ...

- بله با کی کار داری کوچولو ؟

خدا هست ؟ باهاش قرار داشتم، قول داده امشب جوابمو بده

- بگو من میشنوم

کودک متعجب پرسید : مگه تو خدایی ؟ من با خود خدا کار دارم ...

- هر چی میخوای به من بگو قول میدم به خدا بگم

صدای بغض آلودش آهسته گفت یعنی خدام منو دوست نداره ؟؟؟

- فرشته ساکت بود. بعد از مکثی نه چندان طولانی گفت نه خدا خیلی دوستت داره. مگه کسی میتونه تو رو دوست نداشته باشه؟

بلور اشکی که در چشمانش حلقه زده بود با فشار بغض شکست و بر روی گونه اش غلطید و با همان بغض گفت : اصلا اگه نگی خدا باهام حرف بزنه گریه میکنما ...

بعد از چند لحظه هیاهوی سکوت شکسته شد :

ندایی صدایش در گوش و جان کودک طنین انداز شد : بگو زیبا بگو. هر آنچه را که بر دل کوچکت سنگینی میکند بگو ...

دیگر بغض امانش را بریده بود بلند بلند گریه کرد و گفت : خدا جون خدای مهربون، خدای قشنگم میخواستم بهت بگم تو رو خدا نذار بزرگ شم تو رو خدا ... چرا ؟ ولی این مخالف با تقدیره. چرا دوست نداری بزرگ بشی؟

آخه خدا من خیلی تو رو دوست دارم قد مامانم، ده تا دوستت دارم. اگه بزرگ شم نکنه مثل بقیه فراموشت کنم؟ نکنه یادم بره که یه روزی بهت زنگ زدم ؟ نکنه یادم بره هر شب باهات قرار داشتم؟ مثل بقیه که بزرگ شدن و حرف منو نمی فهمن. مثل بقیه که بزرگن و فکر میکنن من الکی میگم با تو دوستم. مگه ما با هم دوست نیستیم؟ پس چرا کسی حرفمو باور نمیکنه ؟ خدا چرا بزرگا حرفاشون سخت سخته؟ مگه اینطوری نمی شه باهات حرف زد ؟!

خدا پس از تمام شدن گریه های کودک : آدم ، محبوب ترین مخلوق من ، چه زود خاطراتش رو به ازای بزرگ شدن فراموش میکنه ، کاش همه مثل تو به جای خواسته های عجیب من رو از خودم طلب میکردند تا تمام دنیا در دستشان جا میگرفت. کاش همه مثل تو مرا برای خودم و نه برای خودخواهی شان میخواستند. دنیا خیلی برای تو کوچک است ... بیا تا برای همیشه کوچک بمانی و هرگز بزرگ نشوی ...

و کودک کنار گوشی تلفن، درحالی که لبخندی شیرین بر لب داشت در آغوش خدا به خوابی عمیق و شگفت انگیز فرو رفته بود ...
 

هشت اصل برای یک زندگی بیست

هشت اصل برای یک زندگی بیست 

 

 

 


1- صبح ها که از خواب بیدار می شوید، دستگاه عیب سنج و ایرادگیر وجودتان را از کار بیندازید. قول می دهم؛ خورشید درخشان تر، پرنده ها خوش آوازتر، مردم مهربان تر و حتی کسب و کارتان پربرکت تر خواهد شد.  



2- در معادلات زندگی هیچ گاه از علامت منفی استفاده نکنید، به خاطر داشته باشید که تفکر منفی از آن چنان قدرتی برخوردار است که می تواند با قرار گرفتن در پشت یک معادله بزرگ زندگی، همه علامت های مثبت آن را تغییر داده و مانند خود منفی بسازد. 
 



3- هیچ گاه در گره زدن طناب پاره شده دوستی تعلل به خرج ندهید، گاهی اوقات غرور بی جا سبب می شود که حتی همسران خوب توجهی به گسستگی ریسمان بین خود ننمایند. مطمئن باشید گره زدن به خاطر کمتر نمودن طول طناب، نزدیکی را بیشتر می کند. 

 


4- آنتن های ذهن تان را تنها به سوی ایستگاه هایی تنظیم کنید که شبانه روز امواج مثبت پخش می کند، کاری کنید که کارکنان ایستگاه های منفی از شدت بیکاری اخراج شوند. 

 


5- دل تان را تبدیل به اقیانوسی آرام نمایید نه یک مرداب ناچیز. فکر نمی کنید حتی تصور اقیانوس هم احساسی از عظمت و پهناوری را در دل ایجاد کند؟ آنها که دل هایشان مرداب است با کوچک ترین حادثه ای به تلاطم می افتد، برعکس کسانی که شدیدترین گرداب ها و جریان های حوادث هم آرامش شان را بر هم نخواهد زد. 
 


6- سعی کنید قلبی مقاوم داشته باشید، قلبی که مقابل گرم و سرد حوادث و ضربه های عاطفی همچون ظروف چینی با اندک ضربه ای خرد نشود. 
 


7- تجربه های تلخ و شیرین زندگی را مانند یک درس فهمیدنی بدانید و نه حفظ کردنی، چرا که مطالب حفظ شده پس از مدت زمانی در ذهن پاک می شوند. 
 


8- همواره مصمم باشید تا با استفاده از جلا دهنده هایی همچون دعا و نیایش روح و روانتان را پاکی و طراوت بخشید.