آیا میدانستید که فندک قبل از کبریت اختراع شد ؟
آیا میدانستید که نظیر اثرانگشت، اثر زبان هر شخص نیز متفاوت است ؟
آیا میدانستید که به طور متوسط روزانه، 12 نوزاد به خانوادههای اشتباه داده میشوند ؟
آیا میدانستید که هیچکس نمیداند چرا صدای اردکها اکو نمیشود ؟
آیا میدانستید که لئوناردو داوینچی میتوانسته با یک دستش بنویسد و با دست دیگرش نقاشی کند ؟
آیا میدانستید که بروسلی خیلی سریع بود، به طوریکه باید فیلم را واقعا آهسته میکردند تا بتوانی حرکاتش را ببینی ؟
آیا میدانستید که صاحب اصلی کارخانه Marlboro از سرطان ریه مرد ؟
آیا میدانستید که به طور میانگین مردم از عنکبوت بیشتر میترسند تا از مرگ ؟
آیا میدانستید که اگر جمعیت چین به شکل یک صف از مقابل شما راه بروند، این صف به خاطر سرعت تولید مثل هیچوقت تمام نخواهد شد ؟
آیا میدانستید که خطوط هوایی آمریکا با کم کردن فقط یک زیتون از سالاد هر مسافر در سال 1987 توانست مبلغ 40000$ صرفهجویی کند ؟
آیا میدانستید که ملت آمریکا بطور میانگین روزانه 73000 متر مربع پیتزا میخورند ؟
آیا میدانستید که بچهها بدون کشکک زانو متولد میشوند. کشککها در سن 2 تا 6 سالگی ظاهر میشوند ؟
آیا میدانستید که کوبیدن سر به دیوار 150 کالری در ساعت مصرف میکند ؟
آیا میدانستید که پروانهها توسط پاهایشان میچشند ؟
آیا میدانستید که فیلها تنها حیواناتی هستند که نمیتوانند بپرند ؟
آیا میدانستید که تمام خرسهای قطبی، چپ دست هستند ؟
آیا میدانستید که اگر یک ماهی قرمز را در یک اتاق تاریک قرار دهید، کم کم رنگش سفید میشود ؟
آیا میدانستید که در مصر باستان افراد روحانی تمام موهای بدن خود را میکندند حتی ابروها و مژهها ؟
آیا میدانستید که هیچوقت نمیتوانی با چشمان باز عطسه کنی ؟
آیا میدانستید که هر آمریکایی به طور میانگین 2 کارت اعتباری دارد ؟
آیا میدانستید که زبان قویترین ماهیچه در بدن است ؟
آیا میدانستید که برای فرار از جاذبه زمین به سرعت ۱۱ کیلومتر در ثانیه نیاز است ؟
آیا میدانستید که ظروف پلاستیکی ۵۰ هزار سال در برابر تجزیه و فرسودگی مقاوم اند ؟
آیا میدانستید که افرادی که در اثر گزندگی زنبور میمیرند بیش از افرادی استند که در اثر مار گزدگی میمیرند ؟
آیا میدانستید که بدن انسان قادر است در ظرف ۱ ساعت ۲ لیتر عرق تولید کند ؟
آیا میدانستید که روز تولد شما حداقل با 9 میلیون نفر دیگر یکی است ؟
آیا میدانستید که مراسم مومیایی کردن در مصر باستان ۷۰ روز به طول میانجامید ؟
آیا میدانستید که صدایی بلندتر از زمانیکه سفینه ایی به فضا پرتاب میشود در جهان وجود ندارد ؟
آیا میدانستید که در قدیم ارزش نمک بیش از طلا بوده ، از نمک برای نگهداری غذا استفاده میشده است ؟
آیا میدانستید که شکستگی استخوان ناشی از پوکی استخوان در زنان دو برابر مردان است ؟
آیا میدانستید که توماس ادیسون از تاریکی وحشت داشت ؟
آیا میدانستید که چشم شتر مرغ از مغزش بزرگتر است ؟
قصد دارم ضربالمثلهایی را که با یکی از حروف الفبا شروع میشود، برایتان شرح دهم و معنایش را تفسیر کنم، آنچنان که روحتان شاد شود.
آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب
یعنی شما یک روزی (روزش مهم نیست) میروی در یک انتخاباتی به یک نفری یک رأیی میدهی. بعد به هر حال یک نفر دیگر رأی میآورد، دیگر هی غر نزن که چرا فلان کس شد وزیر مثلاً علوم یا مثلاً چرا وزیر آموزش و پرورش در برابر سؤالهای موهن واکنش مناسب نشان نداد یا چرا وزیر کشور یه چوپان بی سواده یا چرا مسکن قیمتش چند برابر شد یا چرا سیبزمینی... این حرفها را ول کن، به قول معروف آب که از سر گذشت، چه یک وجب چه صد وجب. خوب فهمیدین معنی این ضربالمثل رو؟
آب به آب شدن
این ضربالمثل میتواند معانی بدی هم داشته باشد که ما با آن کاری نداریم! اما قبول کنید که برای هر چیزی اگر کوشش کنیم، میتوانیم معانی خوبی هم پیدا کنیم. ما البته مدتها گشتیم و راستش یک معنی قابل چاپ پیدا نکردیم. خوشحال میشویم اگر شما پیدا کردید برای ما بفرستید!
آب که سر بالا بره قورباغه ابوعطا میخونه
یک روز در ولایتی دوردست در حدود 123 سال پیش یک اتفاقاتی افتاد که اوضاع کلاً عوض شد و به هم ریخت و وضعیت به گونهای شد که علمای جامعهشناسی به آن میگویند: «کی به کیه». در چنین شرایطی که طبق گفته آگاهان و براساس آمار مندرج در نشریات آن زمان هیچ سگی صاحبش را شناسایی نمیکرد، یک عده که تا دیروز در محله پشمکفروشیها یخمک تبلیغ میکردند، شدند رئیس دایره حمل و نقل برون دهِ شرکتهای آفتزدایی و حومه، و مجال اظهارنظرهای عجیب پیدا کردند، طوری که عقل کن فیکون میشد بدفرم. حکما سه شب و سه روز فکر کردند و به جای آنکه آن وضعیت را چاره کنند، برایش ضربالمثل درست کردند!
آسته برو آسته بیا که گربه شاخت نزنه
الاغ، طنز ننویس! با این اوضاع و احوال دیوانهای طنز مینویسی؟! یعنی اینکه با ملاحظه حرکت کن تا مشکلی از هیچ جهت برایت پیش نیاید. گویا در قدیم گاوها خیلی سرشان شلوغ بوده و گربهها به جایشان به مردم شاخ میزدهاند. حالا اینکه این وظیفه طی چه فرایندی به گربهها محول شده بوده خیلی مشخص نیست. راستش مهم هم نیست، چرا که مهمتر از آن شیوه حرکت است. پیام اخلاقی این ضربالمثل این است که داداش من مواظب خودت باش، از ما گفتن بود!
آمد زیر ابروش رو برداره، چشمش رو کور کرد
شهین دست طلا! گویا این کار را یک خانمی که آرایشگر قابلی بوده و عروس هم درست میکرده دو میلیون تومن، مانیکور پدیکورش هم حرف نداشته، تهِ شینیون بوده، هایلایت میکرده بیست، حتی بنا به بعضی روایات معروف بوده به شمسی پنکیک، انجام داده و به کسی که زیر دستش نشسته بوده صدمات جبرانناپذیری زده. البته معنی و محتوای این ضربالمثل خیلی به مرغوبیت ریمل یا انواع رژلب مربوط نمیشود و قطعاً به چیزهای دیگری مربوط است، اما اینکه چرا ما فقط به همین بخش گیر دادهایم معلوم نیست!
آش نخورده و دهن سوخته
ساده معنی کنم یعنی اینکه شما به یک مهمانی دعوت میشوید، بعد با دوستان راهی میشوید، دم در منزلی که مهمانی در آنجا برپاست (چه جور هم برپاست!) متوجه میشوید که آنجا برای شما مناسب نیست، چرا که همه به آقایی شما نیستند و حتی احتمالاً چند فقره خانم هم در مهمانی هستند که شاید پوشش آنها خیلی معقول هم نباشد و شایدتر حرکاتشان هم به شکل موزون یا ناموزون زیاد باشد و ... (بقیه توضیح با خودتان) خب شما داخل نمیشوید (مثلاً) و همان دم در میخواهید برگردید که میریزند و همه از جمله شما را که اصلاً نرفتهاید میگیرند، خب اگر به آن حالت آش نخورده و دهن سوخته نمیگویند، پس چه میگویند؟!
آب دست یزید افتادن
امروزیاش میشود اینکه کارت سهمیهبندی بنزینت بیفتد دست کسی که با تو میانه خوبی ندارد. خلاصه وضعیت خوبی نیست و سخت است که آدم در مورد یک وضعیت توضیح بدهد. مثل صفحه طنزی میماند که افتاده باشد زیردست مدیرمسئول! میفهمید که؟!
آنقدر بایست که زیرپایت علف سبز شود
دیروز یک مرد 50 ساله در حالی که فریاد میزد من شش ماه است که بیکار شدهام، خودش را زیر چرخهای مترو انداخت و مرد. سیبزمینی امسال به کیلویی 1500 تومن رسید. گرانی میوه بیداد میکند. مسکن وضعیت فاجعهباری دارد... حالا تو منتظری تا وضع اقتصادی خوب شود؟ پس آنقدر بایست تا زیر پایت علف سبز شود. شیرفهم شد؟!
آن ممه را لولو برد
بله، خب، البته... ای بیادبها! منظور آن نیست، منظور این است که ... نه، خب چرا به ماجرا به آن شکل نگاه میکنید... از «ماجرا» منظور بدی نداشتم. اصلاً بگذارید یک جور دیگر مطرح کنیم. معنای واقعی این ضربالمثل این است که آن عضو شیردهی را انسانهای کریه و خوفناکی با خود به نقطه نامعلومی منتقل کردهاند. از کسانی که از نامبرده اطلاعی دارند خواهش میکنیم ما را مطلع سازند و جمعی را از نگرانی رهایی بخشند.
عقاید ابتدایی ما از روی رفتار و نگرش های پدر و مادر، معلمین، همکلاسی ها، تلویزیون، و سایر رسانه های جمعی شکل می گیرند.. زمانی که جوان هستیم تصور میکنیم که بزرگتر ها بیشتر از ما درک می کنند، به همین دلیل هر چه را که می گویند باور می کنیم و به آنها اعتماد می کنیم. زمانی که بزرگتر می شویم به مرور زمان سیستم فکری مخصوص به خودمان را پیدا می کنیم، اما باز هم این امکان وجود دارد که بخشی از تفکرات و نگرش های زمان بچگی در وجود ما باقی بماند. گاهی اوقات خودمان هم متوجه نمی شویم که دارای یک چنین عقایدی هستیم.
در این قسمت چند نمونه از عادات نه چندان مناسب را برایتان ذکر می کنیم؛ ببینید که آیا در ذهن شما هم یک چنین گرایش هایی وجود دارند یا خیر؛
1- اگر در کاری شکست بخورید، بازنده هستید
این اتفاق ممکن است در تمام طول دوران تحصیلی و یا دوران شغلی برای ما اتفاق بیفتد. همه انتظار دارند که ما همیشه برنده، برنده، و برنده باشیم. شما باید این عقیده را در ذهن خود پرورش دهید که اگر چیزی را امتحان کردید، و در آن شکست خوردید، باید آنقدر آنرا تکرار کنید تا به نتیجه مطلوب دست پیدا کرده و پیروز شوید. اگر شما معتقد باشید که اگر در کاری شکست خوردید، آنوقت بازنده هستید پس باید بدانید که با این تفکر تمام مردم دنیا بازنده محسوب می شوند. با یک چنین اعتقادی فقط خودتان را از صحنه پیشرفت دور نگه می دارید. یک ایده نوین را جایگزین این تفکر غلط کنید.
2- اگر اجباری به تغییر نیست چرا تغییر کنیم
منظور من این نیست که به خاطر اصل تغییر و تحول در زندگی خود تغییر ایجاد کنید. بلکه نظر من این است که افراد باید با پیشرفت تکنولوژی خودشان را وفق داده از نوآوری ها بهره بیشتری در کارهای خود ببرند. ما باید تغییر کنیم تا بتوانیم در زندگی به جلو پیش برویم. تا آنجایی که می توانید از افرادی که به سکون تمایل دارند و از تغییر و تحول خوششان نمی آید پرهیز کنید. اگر متوجه تغییری می شوید که می تواند در زندگی شما پیشرفت ایجاد کنید حتماً آن را امتحان کنید.
3- تو به اندازه کافی مهارت نداری که از پس آن بربیایی
هیچ کس در زندگی از همان ابتدا به اندازه کافی در کاری مهارت بالا نداشته و همه بالاخره از یک جایی کار خود را شروع کردند.اگر تصمیم دارید کاری را انجام دهید، پس از همین حالا شروع کنید، به این دلیل که خیلی چیزها را در مورد آن مطلب نمی دانید، به خود استرس ندهید. حتماً نباید مدرک دانشگاهی داشته باشید تا بتوانید از عهده کاری بر بیایید. باید آنقدر تلاش کنید تا به هدف خود برسید. منابع دیگری بجز دانشگاه هم هستند که می توانند اطلاعات مفیدی را در زمینه های مختلف در اختیار شما قرار دهند. فقط باید راه و روش مناسب را پیدا کنید. اگر کارهایتان را به درستی انجام دهید و از راه درست وارد شوید و ارزش های خود را دست کم نگیرید، به راحتی دیگران متوجه توانایی های شما خواهند شد.
4- برای شروع کاری تازه خیلی دیر شده
میانگن عادی سن در اروپا برای آقایون 75 و برای خانم ها 79 است. این ارقام در امریکا و اروپا نسبت تقریباً مشابهی دارند. البته این رقم هر روزه در حال افزایش است و شاید روزی برسد که میانگین سن انسان ها به 100 سال نیز افزایش پیدا کند. این بدان معناست که هیچ وقت برای شروع کار تازه ای دیر نمی شود. شروع یک کار یا معامله تازه، راه مناسبی است که ذهن خود را فعال نگه دارید. همچنین این کار می تواند اشتیاق لازم برای انجام سایر کارها را نیز در اختیار شما قرار دهد. به هر حال هر کسی در یک سنی از دنیا می رود، اگر بخواهید منتظر روز مرگ خود بنشینید، آنوقت به هچ کاری نمی رسید، پس فقط هر کار تازه ای را امتحان کنید، اینطوری از زندگی لذت بیشتری خواهید برد.
5- پذیرش جبر مطلق
این شما هستید که زندگی خود را کنترل می کنید و هیچ کس دیگری نمی تواند این کار را بدون خواست و اراده شما انجام دهد. خداوند در درون شما نهفته است و نیروهای درونی شما را تقویت می کند. زمانی که نماز می خوانید، نه تنها شکر خداوند را به جا می آورید، بلکه خودتان را به یک زندگی بهتر ترغیب می کنید. زمانیکه از او طلب بخشش می کنید، از خودتان بخشش می خواهید. هیچ کس در جهان هستی نمی تواند واکنش های شما را کنترل کند. هیچ گاه اجازه ندهید یک چنین ایده ای به ذهن شما خطور کند. نباید به هیچ چیز و هیچ کس اجازه دهید که کنترل زندگیتان را به عهده بگیرند. برای خودتان زندگی کنید و به دیگران هم کمک کند که این کار را انجام دهند.
6- قدر و لیاقت شما محدود نیست
این حقیقت که شما زنده هستید و زندگی می کنید، باعث می شود که از شما یک انسان منحصر بفرد بسازد. اگر می خواهید در تمام مراحل زندگی از دیگران برتر باشید باید برای آن زحمت بکشید و تلاش کنید. همه افراد دارای استعدادها و توانایی هایی هستند که خودشان هم از آنها خبر ندارند. همه چیز را امتحان کنید تا بالاخره چیزی را که به آن علاقه دارید پیدا کنید. من به شدت اعتقاد به تغییر و تحول دارم.. حتماً لازم نیست که در تمام طول عمر خود تنها یک کار را تکرار کنید. شیوه زندگی کردن خود را آنقدر تغییر دهید تا اینکه به راهی برسید که از صمیم قلب آنرا دوست می دارید.
7- جهان اطراف ما تغییر نمی کند
دنیا از شما تشکیل شده. هر فردی که بر روی این کره خاکی زندگی می کند، یک دنیای متفاوت در ذهن خود دارد. تو دنیا را همانند من نمی بینی و من هم دنیا را مانند تو و خیلی از افراد دیگر نمی بینم. بنابراین همه چیز در دنیا به شما بستگی دارد. حالا به من بگویید: برای تغییر دنیای خود قصد دارید چه کاری انجام دهید؟
8- هیچ کس مرا قبول ندارد
من به شما اطمینان دارم اما نظر من هیچ ارزشی ندارد، نظر هیچ کس مهم نیست؛ شما خودتان هستید که باید به خود اعتماد کنید. به محض اینکه به خودتان ایمان پیدا کردید دیگران هم به شما اعتماد پیدا می کنند، اما سعی کنید خودتان را به نظریات دیگران وابسته نکنید.
9- من هیچ وقت نمی توانم خیلی پولدار شوم
من این جمله را بارها و بارها از زبان دیگران شنیده ام. ذهن ما همان قدر پول در می آورد که انتظارش را دارد. اگر من دائماً به خودم بگویم: "هیچ راهی وجود ندارد که من بتوانم میلیونی پول در بیاورم" ذهنم دیگر دنبال راههای نمی گردد که از طریق آن بتوانم میلیون ها تومان پول بدست آورم.. اصلاً مهم نیست که افکار شما تا چه حد بلند پروازانه باشد حتی اگر به نتیچه هم نرسید حداقل یک ایده جدید را خلق کرده اید.
10- هیچ کاری در این مورد از دستم بر نمی آید
ناآگاهانه است! شما می توانید جنبه های مختلف زندگی خود را تغییر دهید. برخی از افراد نمی توانند یک چنین نگرشی را در ذهن خود ایجاد کنید و این مسئله واقعاً شرم آور است. زندگی ممکن است دشواری های بسیار زیادی را داشته باشد و تصمیم گیری هم دل و جرات زیادی می خواهد، اما شما توانایی تغییر همه چیز را دارید. بدانید که از زندگی خود چه می خواهید، ببینید چه مراحلی را باید طی کنید و بعد هم همه چیز را تغییر دهید
The best cosmetic for lips is truthزیباترین آرایش برای لبان شما راستگویی
for voice is prayerبرای صدای شما دعا به درگاه خداوند
for eyes is pityبرای چشمان شما رحم و شفقت
for hands is charityبرای دستان شما بخشش
for heart is love برای قلب شما عشق
and for life is friendshipو برای زندگی شما دوستی هاست
No one can go back and make a brand new startهیچ کس نمیتونه به عقب برگرده و همه چیز را از نو شروع کنه
Anyone can start from now and make a brand new endingولی هر کسی میتونه از همین حالا عاقبت خوب و جدیدی را برای خودش رقم بزنه
God didn't promise days without painخداوند هیچ تضمین و قولی مبنی بر این که حتما روزهای ما بدون غم بگذره
laughter, without sorrow, sun without rainخنده باشه بدون هیچ غصه ای، یا خورشید باشه بدون هیچ بارونی، نداده
but He did promise strength for the day, comfort for the tearsولی یه قول رو به ما داده که اگه استقامت داشته باشیم در مقابل مشکلات،
تحمل سختی ها رو برامون آسون میکنه
and light for the wayو چراغ راهمون میشه
Disappointments are like road bumps, they slow you down a bit
نا امیدی ها مثل دست اندازهای یک جاده میمونن
ممکنه باعث کم شدن سرعتت در زندگی بشن
but you enjoy the smooth road afterwardsولی در عوض بعدش از یه جاده صاف و بدون دست انداز بیشتر لذت خواهی برد
Don't stay on the bumps too longبنابر این روی دست اندازها و ناهمواریها خیلی توقف نکن
Move onبه راهت ادامه بده
When you feel down because you didn't get what you want just sit tight
and be happyوقتی احساس شکست میکنی که نتونستی به اون چیزی که می خواستی برسی
ناراحت نشو
because God has thought of something better to give youحتما خداوند صلاح تو رو در این دونسته و برات آینده بهتری رو رقم زده
When something happens to you, good or badوقتی یه اتفاق خوب یا بد برات میافته همیشه
consider what it meansدنبال این باش که این چه معنی و حکمتی درش نهفته هست
There's a purpose to life's eventsبرای هر اتفاق زندگی دلیلی وجود دارد
to teach you how to laugh more or not to cry too hardکه به تو میآموزد که چگونه بیشتر شاد زندگی کنی و کمتر غصه بخوری
You can't make someone love youتو نمیتونی کسی رو مجبور کنی که تو رو دوست داشته باشه
all you can do is be someone who can be lovedتمام اون کاری که میتونی انجام بدی
اینه که تبدیل به آدمی بشی که لایق دوست داشتن هست
the rest is up to the person to realize your worthو عاقبت کسی پیدا خواهد شد که قدر تو رو بدونه
It's better to lose your pride to the one you loveبهتره که غرورت رو به خاطر کسی که دوست داری از دست بدی تا این که
than to lose the one you love because of prideکسی رو که دوست داری به خاطر غرورت از دست بدی
We spend too much time looking for the right person to love ما معمولا زمان زیادی رو صرف پیدا کردن آدم مناسبی برای دوست داشتن
or finding fault with those we already loveیا پیدا کردن عیب و ایراد کسی که قبلا دوستش داشتیم میکنیم
when insteadباید به جای این کار
we should be perfecting the love we giveدر عشقی که داریم ابراز میکنیم کامل باشیم