آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

عادت بد دهانی در کودکان و مکیدن انگشت

.:: عادت بد دهانی در کودکان و مکیدن انگشت شست ! ::.  

 

 

شایع ‌ترین عادت بد دهانی در کودکان مکیدن انگشت شست است که در برخی از جوامع ۷۵‬ تــا ‪۹۵‬درصد گزارش شده است.

البته مکیدن انگشت شست تا سن۲‬ سالگی جای هیچگونه نگرانی ندارد، بلکه برای حیات نوزاد امری طبیعی، غریزی، ضروری و اجتناب ناپذیر است.

درباره علل و عوامل و عوارض مکیدن انگشت و نحوه درمان این عادل بد دهانی خبرنگار گروه علمی با دکتر غلامحسین رمضانی متخصص دندانپزشکی کودکان و نوجوانان گفت و گویی انجام داده است که برای پدران و مادران خواندنی است.

مکیدن انگشت‌ها و شست، پستانک، جویدن لب‌ها و ناخن و تانگ تراست یا به عبارتی باقی ماندن بلع نوزادی در سنین بالاتر و دندان قروچه از عادت‌های بد دهانی است.
:: علل و عوامل مکیدن انگشت :تحقیقات نشان داده است غریزه مکیدن که برای حیات نوزاد ضروری است و مکیدن انگشت در نوزادانی که از شیر مادر تغذیه می‌کنند کمتر است در نتیجه زندگی در دنیای صنعتی امروز که در آن نوزادان کمتر از شیر مادر بهره می‌برند، یکی از دلایل مهم مکیدن انگشت است.

این متخصص دندانپزشکی کودکان می‌گوید: دلبستگی به مکیدن در نوزادان برای تکامل سیستم عصبی مرکزی لازم است و این مکیدن شست می‌تواند به نوزادان کمک کند که با دنیای جدید خود هماهنگ شوند.

وی افزود: لذا مکیدن در کودکان امری ضروری، غریزی و بعضا اکتسابی است اما اگر بعد از سن ۵‬ سالگی ادامه یابد می‌تواند مورد توجه قرار بگیرد و برای درمان آن اقدام شود.
:: چرا مکیدن در کودکان آغاز می‌شود؟دکتر رمضانی می‌گوید: سازوکاری در سلول‌های عصبی مغز وجود دارد که وقتی این سلولها تحریک می‌شوند یا در معرض عوامل اضطرابی قرار می‌گیرند، مکیدن انگشتان به طور طبیعی اتفاق می‌افتد.

وی افزود: از طرفی سلول‌های مغز توانایی یکسری ترشحات مثل "آنکفالین" و "اندورفین" را دارند که با ترشح این مواد انتقال عصبی کاهش یافته و موجب آرامش و حس خوشحالی در کودکان می‌شود.

این متخصص دندانپزشکی کودکان خاطرنشان کرد که یکی از عواملی که موجب ترشح این دو مواد در سلول‌های مغز می‌شود مکیدن انگشت است.

وی افزود: خوردن غذاهای لذیذ مثل شیر مادر و حرکات ورزشی در کودکان بزرگتر مثل آهسته دویدن و سایر فعالیت‌های لذت‌بخش نیز از جمله مواردی است که موجب ترشح این دو مواد می‌شود لذا کودکانی که به موقع با شیر مادر تغذیه شوند و حرکات یاد شده را انجام دهند به مکیدن انگشت روی نمی‌آورند.
:: علائم و عوارض مکیدن انگشت :یکی از ناهنجاری‌های دندانی که با مکیدن انگشت ایجاد می‌شود باز ماندن دهان و فاصله افتادن میان فک بالا و پایین، بیرون زدن فک بالا و باقی ماندن بلع نوزادی در افراد است.

از دیگر عوارض این عادت بد دهانی اختلالات گفتاری مثل لکنت زبان است به طوری که فرد در بزرگسالی نمی‌تواند بعضی از حروف مثل اس و ش و ال ‌و چ را تلفظ کند.

دکتر رمضانی می‌گوید ایجاد عادت‌های ثانویه مثل تاباندن موی سر و کندن موی صورت و جویدن لب از جمله این عوارض است.

پینه بستن و منحرف شدن انگشتان از دیگر عوارض مکیدن انگشت است.
:: عادت مکیدن انگشت در کودکان را چگونه درمان کنیم؟دکتر رمضانی معاون آموزشی دندانپزشکی دانشگاه آزاد در پاسخ به این سووال می‌گوید: همانطور که گفته شد مکیدن انگشت در کودکان کمتر از پنج سال و به خصوص در دو سال اول زندگی، جای نگرانی ندارد.

وی می‌گوید: اولین گام برای درمان این عادت دهانی درک تکامل احساسی کودک است و مادران باید بدانند که این عادت امری طبیعی است که برای شاداب و سالم بودن کودک ضروری است.

پس از این درک، ایجاد محیطی طبیعی، امن و آرام برای کودک و داشتن برنامه غذایی صحیح مهمترین عاملی است که موجب ترک این عادت می‌شود.

این متخصص دندانپزشکی کودکان می‌گوید: سن جادویی برای درمان این عادت در کودکان سن ‪ ۵‬ سالگی است زیرا در این سن کودک می‌تواند درک کافی از محیط داشته باشد و مشکلات آتی این عادت را بفهمد.

وی می‌گوید درمان مداخله‌ای زمانی همراه با موفقیت است و توصیه می‌شود که کودک خود بخواهد این عادت را ترک کند و در صورت تحمیل جواب نمی‌دهد و نقش والدین در این زمینه بسیار مهم است.
:: سه راه متفاوت برای درمان مکیدن انگشت:

‪ - ۱‬ درمان یادآوری
دراین روش یک باند و یا نوار ضد آب روی انگشت جهت یادآوری گذاشته می‌شود که تا ترک عادت این باند و نوار روی انگشت باید باقی بماند. ریختن فلفل و انجام کارهای تنبیهی در این روش از درمان نتیجه بخش نیست.
‪ - ۲‬ سیستم پاداشدر این روش بین کودک و والدین و دندانپزشک قراردادی بسته می‌شود که طبق آن کودک اگر زمان مکیدن انگشت را کاهش دهد، جایزه می‌گیرد و این پاداش به تدریج افزایش می‌یابد تا زمانی که عادت ترک بشود.‪ - ۳‬ بهره‌گیری از دستگاه‌های ارتودنسیدر این روش دستگاه‌های مخصوص ارتودونسی توسط دندانپزشک روی دندان نصب می‌شود که هم بلع نوزادی را تصحیح می‌کند و هم از مکیدن انگشت جلوگیری می‌کند.

هشت روش برای ارتقا مصرف کالری

.:: هشت روش برای ارتقا مصرف کالری و مبارزه با چاقی ::.   

 

برای سالها، تولیداتی در معرض تبلیغ و فروش می رسد که به شما قول کمک در مصرف و سوزاندن کالری بیشتر می دهد. اما آیا واقعا هیچ روشی برای افزایش میزان سوخت کالری بدن شما در هر روز وجود دارد؟
در حقیقت چنین چیزی غیر ممکن به نظر می رسد. یک روش شناخته شده برای مصرف کالری بیشتر، داشتن تحرک بیشتر است. و در حقیقت هیچ راهی مثل تحرک بیشتر باعث افزایش میزان مصرف کالری و افزایش سرعت متابولیسم نمی شود. محققان معتقدند که البته روشهای دیگری نیز برای افزایش میزان سوخت کالری توسط بدن وجود دارد که در ذیل به صورت فهرست وار ذکر می شود.
۱- تمرینات ورزشی منظم:بنا به اعتقاد پزشکان تغذیه و چاقی هر چه قدر زمان بیشتری به انجام تمرینات ورزشی بپردازید به همان نسبت کالری بیشتری مصرف می شود. به نظر این محققان راه رفتن سریع در هر روز به طور حتم می تواند ساده ترین و مهم ترین روش برای سوزاندن کالری باشد.
به طور واضح زمانی که شما ورزش می کنید بدن شما کالری بیشتری جهت تامین سوخت مصرف می کند. و حتی بعد از اتمام تمرین بدن شما همچنان کالری بیشتری مصرف می کند. اما مشخص کردن اینکه تا چه مدت این تاثیر ادامه دار است چندان آسان نیست. (تا حد زیادی وابسته به وضعیت بدن و سطح تمرینات دارد).
اما به طور حتم می توان گفت که سرعت متابولیسم تا ۲۴ ساعت بعد از انجام تمرینات ایروبیک افزایش می یابد. اگر می خواهید تاثیر سوخت کالری بیشتر ادامه یابد بهتر است تمرینات برای دوره طولانی تری انجام شود. در واقع مطالعات نشان می دهد که افزایش ساعت تمرینات باعث افزایش طولانی مدت سرعت متابولیسم می شود.
۲- انجام تمرینات ورزشی قدرتی:زمانی که شما ورزش می کنید در واقع از ماهیچه های خود استفاده می کنید و این امر باعث افزایش توده ماهیچه ای می شود. به طور کلی بافت ماهیچه ای بیشتر از بافت چربی کالری مصرف می کند حتی زمانی که شما در حال استراحت هستید.
طبق مطالعات انجام شده ۱۰ پوند ماهیچه به میزان ۵۰ کالری در زمان استراحت روزانه مصرف میکند. در حالیکه ۱۰ پوند بافت چربی ۲۰ کالری می سوزاند.
بنابراین تاثیر گذارترین روش برای افزایش میزان متابولیسم و سوخت بیشتر کالری انجام تمرینات ایروبیک و تمرینات قدرتی است. تمرینات قدرتی به خصوص با افزایش سن اهمیت بیشتری می یابد زیرا این درست زمانی است که متابولیسم بدن شما در حال کاهش است. و بهترین روش برای متوقف کردن این وضعیت اضافه کردن تمرینات قدرتی به سایر تمرینات، حداقل چند ساعت در هفته است.
بزرگترین ماهیچه ها (و بنابر این بزرگترین مراکز سوخت کالری) در ناحیه شکم، قفسه سینه، بازوان و رانها است.
۳- نوشیدن چایی سبز یا سیاه کافئین دار:کافئین ماده ای محرک است و بی تردید ماده محرک باعث افزایش میزان سوخت کالری می شود. یک دلیل این است که این جور مواد برای کوتاهی شما را تحت تاثیر قرار داده و در نتیجه انرژی بیشتری به شما می بخشد که باعث افزایش تحرک شما میشود.
کافئین همچنین ممکن است باعث تغییر متابولیسم و در نتیجه افزایش میزان سوخت کالری می شود. مطالعات قبلی نیز ثابت کرده که مصرف ۲۵۰ میلی گرم کافئین در وعده غذایی روزانه میزان سوخت کالری را تا ۱۰% افزایش می دهد .
بعلاوه مطالعات نشان می دهد که مزایای موجود در چای سیاه و سبز فراتر از کافئین موجود در آنها است. یک مطالعه ثابت کرده که مصرف غذا در موشهایی که به آنها پلی فنول موجود در چای سبز داده شده کاهش می یابد. مطالعه دیگر بر روی افراد بشر به این نتیجه دست یافت که چای سبز باعث تولید گرما و سوخت کالری می شود حتی بیشتر از کافئین.
قرار دادن چایی در وعده غذایی روزانه تاثیر دیگری برای مبارزه با چاقی دارد. عصاره چای ممکن است در جذب کربو هیدرات توسط بدن هنگامیکه در همان وعده غذایی مصرف می شود دخالت کند. با وجود تمام تاثیرات ممکن چای، که به نظر جزئی می آید یکی دیگر از مزایای چای این است که در هر حال نوشیدن یک فنجان چای بدون کالری بهتر از سایر نوشیدنی های کالری دار است. زیرا مقدار کالری دریافتی بدن شما را به طور حتم کاهش می دهد.
۴- کم کردن حجم غذا در هر وعده اما افزایش تعداد وعده های غذایی:هر زمان که شما غذا می خورید دستگاه گوارش شروع به کار می کند و به منظور هضم غذا و دریافت مواد مغذی خود دستگاه نیاز به انرژی می یابد. بنابر این به نظر می رسد که هر چه وعده های غذایی را بیشتر کنید ولی حجم را کاهش دهید کالری بیشتری مصرف می شود. البته مدرک مستدلی برای این ادعا وجود ندارد اما با این حال بسیاری از متخصصان معتقدند که در مقایسه با خوردن غذای فراوان در یک یا دو وعده، این روش (یعنی افزایش وعده غذایی و کاهش حجم غذا در هر وعده ) به نظر سالم تر می آید.۵- صبحانه را هرگز حذف نکنید:مدارک نشان می دهد که حذف صبحانه از وعده های غذایی باعث افزایش وزن می شود. بعضی تحقیقات نشان داده که افرادی که صبحانه را حذف می کنند در ادامه روز غذای کالری دار بیشتری مصرف می کنند.۶- از لبنیات کم چرب استفاده کنید:کلسیم موجود در لبنیات کم چربی کمکی به سوختن کالری نمی کند اما می تواند باعث حذف چربی بدن شود. طی مطالعه ای ادعا شده که کلسیم موجود در آن باعث کاهش جذب چربی از یک وعده غذایی می شود.همچنین باعث کم شدن چربی شکم می شود.۷- نوشیدن آب فراوان در طول روز:مصرف آب به مقدار فراوان باعث سوختن نزدیک به ۱۰۰ کالری در روز می شود. البته این مقدار به نظر صحیح نیست اما میتوان گفت ۷۰۰ کالری در هفته یا ۲۸۰۰ کالری در ماه عددی معقول تر است.۸- تحرک و جنب و جوش:هر نوع حرکت و جنب و جوشی نیاز به انرژی دارد و با این کار کالری فراوانی مصرف می شود . به طور کلی افراد پرجنب و جوش و پر تحرک لاغرتر از افراد کم تحرک هستند.
بهترین شروع برای لاغر شدن داشتن رژیم غذایی سالم و تمرینات بدنی است. بنابر این قبل از شروع هر تمرین رژیمی، یا مصرف هر مکمل رژیمی با پزشک خود مشورت کنید. زیرا اگر شما در وضعیت بالینی خاصی هستید یا داروی ویژه ای مصرف می کنید باید از بعضی فعالیت ها یا مصرف بعضی از مکمل ها ی رژیمی اجتناب کنید.

و خداوند عشق را آفرید !

  و خداوند عشق را آفرید !

 

 

روز اول: در ابتدا خداوند آسمانها و زمین را آفریدـ نمی تونم بدون تو زندگی کنم. بهت عادت کردم. وقتی نیستی احساس می کنم یه چیزی کمه. شبها خوابم نمی بره ... همه اش یاد تو هستم ... نمی تونم حتی یک لحظه ازت دور شم. قول بده، قول بده که همیشه باهام بمونی. قول می دم همیشه باهات بمونم.

روز دوم: و خداوند آسمانها و زمین را از هم جدا ساخت
ـ من خوشبخت ترین آدم روی زمین هستم ... به این میگن زندگی! عزیزم من سعی می کنم زندگی برات درست کنم که لیاقتش رو داشته باشی. البته لیاقت تو خیلی بیشتر از اینهاست ... هنوز هم نمی دونم چطور آدمی مثل من رو قبول کردی. اما مطمئن باش پشیمون نمی شی. با بابام صحبت کردم، قرار شد خرج عروسی رو بده. پول پیش خونه رو هم ازش می گیرم. نگران نباش از پسش برمیاد ... وای که چقدر دوستت دارم!

روز سوم: و خداوند روی زمین نباتات رویانید
ـ عزیزم نمکدون رو بهم می دی؟ آره داشتم می گفتم. امروز سرکار رئیسم بهم گفت قراره ماموریت کیش رو بدن به من. خیلی عالی میشه. می دونی که همیشه آرزو داشتم اینکار رو بکنم. ماموریت یه دو هفته ای طول می کشه. الان هوای کیش خیلی خوبه. از این ماموریت که برگردم موقعیت شغلی ام بهتر میشه؛ حتی ممکنه ترفیع بگیرم. باید خودمو نشون بدم. راستی چی می گفتی؟

روز چهارم: و خداوند آسمان را به نور نیرها روشن ساخت
ـ وای چه بچه شیرینی. عین خودمه نه؟ چشاش که به خودم رفته، دهنش هم شبیه خودمه. وقتی اخم می کنه می شه خود خودم. قربونت برم. بگو بابا! بگو بابا! وای دیدی خندید؟ عزیز دل بابا خندید! چه ماهه پسرم! اِ ... چه بوئی می دی ... خودتو کثیف کردی؟ ای بابا ... برو یه دقه بغل مامانت ببینم بابا کار داره ... راستی واسه چی بریم بیرون؟ هوا کثیفه واسه بچه ضرر داره. یه کیک می گیرم همین خونه جشن می گیریم. راستی مگه تولدت ماه آینده نیست؟ نیست؟!

روز پنجم: و خداوند زمین و آسمان را به انبوه جانوران پر کرد
ـ بیا اینم خرجی این ماه. من شب دیر میام خونه. کار دارم. بعدش شاید برم پیش دوستم ... می دونی که تصادف کرده و بیمارستانه. شما شامتون رو بخورین. منم بیرون یه چیزی می خورم. راستی اینم رضایت نامه واسه این که برای مدرسه خواسته بود. حالا کجا می خوان ببرنشون؟ والله ما مدرسه می رفتیم از این خبرها نبود! هر هفته گردش، هر هفته اردو، هر هفته سفر علمی! درسمون هم خیلی بهتر از اینا بود ... راستی واسه اون جاروبرقی که گفته بودی این برج پول نداریم ... باید ماشین رو ببرم تعمیرگاه ... بازم خرج بالا آورده! اَه چقدره این بچه ونگ می زنه. بابا اینقدر آتیش نسوزون. صدای اون بچه رو هم در نیار!!!

روز ششم: و خداوند آدم را بصورت خویش آفرید
ـ خانم این پسره چی می گه؟ ماشینو می خواد! بچه تو دهنت هنوز بو شیر میده! می خوای با دوستات بری شمال؟ معلوم نیست چه گندی بالا میارین. میرین خودتونو به کشتن می دین. نخیر لازم نکرده. هر وقت دستت تو جیب خودت رفت از این غلطا بکن. والله من سن تو بودم یه خونه رو خرجی می دادم. اینه ها این مادرت شاهده ... راست راست واسه خودش میگرده دو قورت و نیمش هم باقیه! من اینجوری حرف می زدم والله بابام همچی می کوبید تو دهنم. تازه ما اهل این قرتی بازیا نبودیم. من از همون موقع دستم می رفت تو جیب خودم. خرج همه چیم رو خودم می دادم. بابام اصلا نفهمید من چطور بزرگ شدم ...

روز هفتم: و خدا همه چیز را دید که نیکوست. پس از کار خود فارغ شد
ـ آخی. وقتی وا میستم انگاری کمرم می خواد بشکنه. چند دفعه بگم منو تو این صف گوشت و مرغ نفرست. این پسره که اومده بده بهش بره بخره. حالا چائیت به راهه؟ آی دستت درد نکنه. زنده باشی! ناهار چی گذاشتی؟ فسنجون؟ نکنه دوباره این پسره با ایل و تبارش می خوان بیان؟ ای بابا ... اینا که همین پریروز اینجا بودن. چه خبره هی میاد هی میره. با اون پسره آتیش پاره اش. اون روزی نزدیک بود ساعت عتیقه ام رو بندازه بشکنه ... آخر عمری هم نمی ذارن آدم آرامش داشته باشه. گفتیم بازنشسته می شیم یه نفسی می کشیم ...اینم به ما ندیدن. خونه شده کاروانسرا. این میره، اون میاد. آخه اینم شد زندگی؟
 

زنــده بــاد تســاوی

زنــده بــاد تســاوی
 

  

ما به مردها گفتیم: چرا ما باید همیشه منزوی باشیم ؟ می خواهیم مثل شما باشیم.
مردها هـــم گفتند: حالا که این قدر اصرار می کنید، قبول ! و ما نفهمیدیم چه شد که مردها ناگهان این قدر مهربان شدند.

وقتی به خودمان آمدیم، عین آنها شده بودیم. کیف چرمی یا سامسونت داشتیم و اوراقی که باید به آنها رسیدگی می کردیم و دسته چک و حساب کتاب هایی که مهم بودند. با رئیس دعوایمان می شد و اخم و تَخم اش را می آوردیم خانه سر بچه ها خالی می کردیم. ماشین ما هم خراب می شد، قسط وام های ما هم دیر می شد. دیگر با هم مو نمی زدیم. آن ها به وعده شان عمل کرده بودند و به ما خوشبختی های بی پایان یک مرد را بخشیده بودند. همه ی کارهایمان مثل آن ها شده بود فقط، نه! خدای من! سلاح نفیس اجدادی که نسل به نسل به ما رسیده بود، در جیب هایمان نبود. شمشیر دسته طلا؟ تپانچه ی ماشه نقره ای؟ چاقوی غلاف فلزی؟ نه! ما پنبه ای که با آن سر مردها را می بریدیم، را گم کرده بودیم. همان ارثیه ای که هر مادری به دخترش می داد و خیالش جمع بود تا این هست، سر مردش سوار است و مردش نمی تواند به اور زور بگوید. آن گلوله ی الیافی لطیفی که قدیمی ها به آن می گفتند عشق، یک جایی توی راه از دستمان افتاده بود. یا اگر به تئوری توطئه معتقد باشیم، مردها با سیاست درهای باز نابودش کرده بودند. حالا ما و مردها روبه روی هم بودیم. در دوئلی ناجوانمردانه و مهارتی که با آن مردهای تنومند را به زانو درمی آوردیم، در عضله های روحمان جاری نبود.   

 

 

سال ها بود حسودی شان می شد. چشم نداشتند ببینند فقط ما می توانیم با ذوقی کودکانه به چیزهای کوچک عشق بورزیم. فقط و فقط ما بودیم که بلد بودیم در معامله ای که پایاپای نبود، شرکت کنیم. می توانستیم بدهیم و نگیریم. ببخشیم و از خودِ بخشیدن کیف کنیم. بی حساب و کتاب دوست بداریم. در هستی، عناصر ریزی بودند که مردها با چشم مسلح هم نمی دیدند و ما می دیدیم. زنانگی فقط مهارت آراستن و فریفتن نبود و آن قدیم ها بعضی از ما این را می دانستیم. مادربزرگ من زیبایی زن بودن را می دانست. وقتی زنی از شوهرش از بی ملاحظگی ها و درشتی های شوهرش شکایت داشت و هق هق گریه می کرد، مادر بزرگ خیلی آرام می گفت: مرد است دیگر، از مرد بودن مثل عیبی حرف می زد که قابل برطرف شدن نیست. مادربزرگ می دانست مردها از بخشی از حقایق هستی محروم اند. لمس لطافت در جهان، در انحصار جنس دوم است و ذات جهان لطیف است.

مادربزرگ می گفت کار زن ها با خدا آسونه. مردها از راه سخت باید بروند. راه میان بری بود که زن ها آدرسش را داشتند و یک راست می رفت نزدیک خدا. شاید این آدرس را هم همراه سلاح قدیمی مان گم کردیم. به هر حال، ما الان اینجاییم و داریم از خوشبختی خفه می شویم. رئیس شرکت بهمان بن فروشگاه سپه داده و ما خیلی احساس شخصیت می کنیم. ده تا نایلون پر از روغن و شامپو و وایتکس و شیشه شور و کنسرو و رب و ماکارونی خریده ایم و داریم به زحمت نایلون ها را می بریم و با بقیه همکارهای شرکت که آن ها هم بن داشته اند و خوشبختی، داریم غیبت رئیس کارگزینی را می کنیم و ادای منشی قسمت بایگانی را درمی آوریم و بلندبلند می خندیم و بارهایمان را می کشیم به سمت خانه. چقدر مادربزرگ بدبخت بود که در آن خانه می شست و می رفت و می پخت. حیف که زنده نماند ببیند ما به چه آزادی شیرینی دست یافتیم و ما چقدر رشد کردیم و به تعالی رسیده ایم. 
 

 

 

 

افتخارآمیز است که ما الان، هم راننده اتوبوس هستیم هم ترشی می اندازیم. مهندس معدن هستیم و مربای انجیرمان هم حرف ندارد. هورا ما هر روز تواناتر می شویم. مردها مهارت جمع بستن ما را خیلی تجلیل می کنند. ما می توانیم همه کار را با همه کار انجام دهیم. وقتی مردها به زحمت بلدند تعادل خودشان را ایستاده توی اتوبوس حفظ کنند، ما با یک دست، دست بچه را می گیریم و با دست دیگر خریدها را یدک می کشیم، گوشی موبایل بین گردن و شانه، کارهای اداره را راست و ریست می کنیم. خیلی افتخارآمیز است! نه؟

دستاورد بزرگی است این که مثل هم شده ایم. فقط معلوم نیست به چه دلیل گنگی، یکی مان شب توی رختخواب مثل کنده ای چوب راحت می خوابد و آن یکی مدام غلت می زند، چون دست و پاهایش درد می کنند. چون صورت اشک آلود بچه ای می آید پیش چشمش. چون بچه تا ساعت پنج مانده توی مهد کودک، همه رفته اند، سرایدار مجبور شده بعد از رفتن مربی ها او را ببرد پیش بچه های خودش. نیمه گمشده (بچه) شب ها خواب ندارد. می افتد به جان زن (مادر). مرد اما راحت است، فقط خودش است. گویی که نیمه دیگری ندارد. و انگار این تنها عشق است که در ناکجا پرسه میزند. زن گیج و خسته، مات و مبهوت تا صبحی دیگر بین کسی که شـده و کسی که بـوده، دست و پا می زند.

مادربزرگ سنت زده و عقب افتاده ی من کجا می توانست شکوه این پیروزی مدرن را درک کند؟ و تماشا کند که ما چگونه و چه شکوهمندانه به همه حق و حقوقمان رسیده ایم.
 

 

 

 

وقت گذرانی، ممنوع!

وقت گذرانی، ممنوع!  

وقت گذرانی مانع اصلی برای رسیدن به موفقیت است. اکثر ما زمان بسیار زیادی را برای طفره رفتن از وظایف دشوار و ناخوشایند هدر داده و خود را در معرض شکست قرار می دهیم.
یکی از دلایل اصلی وقت گذرانی ترس و نگرانی است. ترس از شکست، ترس از انتقاد، ترس از اشتباه کردن و ترس از مردود شدن.
تلاش کنید تا با روش های گوناگون کمتر وقت گذرانی کنید. به راه های متفاوتی بیندیشید و روش های زیر را هم امتحان کنید:
ابتدا وظایف ناخوشایند را انجام دهید و آن ها را از سرخود باز کنید.
وظایف دشوار را بپذیرید و آن ها را به قسمت های کوچک تر تفکیک کنید و بعد به موقع آن ها را انجام دهید.
از فردی کمک بگیرید، هیچ قانونی وجود ندارد که شما باید هر کاری را خودتان به تنهایی انجام دهید.
ابتدا آسان ترین بخش کار را انجام دهید، بدین ترتیب بقیه کار به نظرتان آسان تر خواهد آمد.
به ارزش کاری که به تعویق افتاده است توجه کنید. چه اتفاقی روی می دهد اگر ترک کردن سیگار و یا برنامه کم کردن وزن خود را به تعویق بیندازید؟ چه چیزی ممکن است پیش آید اگر مراجعه به پزشک را برای رفع یک درد به تعویق بیندازید؟ اجرا نکردن به موقع یک پروژه چه عواقبی به دنبال خواهد داشت؟ تنظیم یک برنامه، همواره آسان تر از تنظیم گرفتاری است.
نگرانی و ترس خود را کنترل کنید، روش های زیادی برای رسیدن به آرامش و کنترل استرس وجود دارد. اجازه ندهید این احساسات شما را از موفقیت دور کنند. برای این که به آرامش برسید، بنشینید و یا دراز بکشید، راحت باشید، چشم هایتان را ببندید و چند نفس عمیق بکشید، طوری که عمل بازدم را انجام می دهید، بگذارید هیجان از شما خارج شود. در مرحله بعدی تصور کنید، در انتهای هر کدام از انگشتان تان شیر آب کوچکی وجود دارد و شیر آب ها باز هستند و تمامی اضطراب ها و تنش ها از بدن شما دور می شوند، در این حالت بگذارید بد نتان رها شود و کاملا آرام باشید.
نگرش خود را نسبت به کار تغییر دهید. در ذهنتان کار را به صورت بازی درآورید تا سریع تر و آسان تر انجام شود.
وظیفه دشوار خود را آغاز کنید و از خود بپرسید، نفس من آیا در حال حاظر کاری هست که انجام نداده باشم؟ هر کاری که قادر به انجامش هستید را بیابید و آن را اجرا کنید.
اگر شما از روی ترس وقت گذرانی می کنید، می توانید با این روش به ترس خود پایان دهید. باید اطلاعات مربوط به کار را جمع آوری کنید. وقتی دانسته های شما نسبت به یک کار زیاد باشد، ترس کاهش می یابد.
پذیرفتن خطر را بیاموزید. هیچ فردی همواره کارش را به نحو احسن انجام نمی دهد و همواره با خطرات کوچک و بزرگی روبه رو خواهد شد. تمام اطلاعات را جمع آوری کنید و نتایج مختلف آن را بسنجید، سپس یکی از آن ها را انتخاب کرده و انجام دهید. اگر به اتلاف وقت ادامه دهید، بیشتر نگران خواهید شد.
از جملات تاکیدی برای بالا رفتن انگیزه خود استفاده کنید. مثلا :" اکنون باید این کار را انجام دهم، من شایستگی انجام این کار را دارم، من موفق هستم و......." این موارد در تمامی اوقات باعث تقویت انگیزه می شود.
شاید وقت گذرانی شما به خاطر ترس از انجام نشدن کاری باشد. لیستی از کارهایی را که لازم است انجام شود تهیه کنید و تا جایی که می توانید خلاق باشید. حال دور هر چیزی که به نظرتان نادرست می آید، خط بکشید. گهگاهی لیستی که تهیه کرده اید را بخوانید و زمانی که وقت اضافی دارید به انجام امور بپردازید. به این امر توجه کنید که بیشتر مواردی که شما را نگران می کند، اغلب اتفاق نمی افتند.
نسبت به اهدافتان مسوول باشید. بیشتر وقت ها به این دلیل وقت گذرانی می کنیم که نسبت به هدفی که انتخاب کرده ایم، مطمئن نیستیم.