آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

شب قدر

 رساله‏ای که نوشتم ز اشک ناز فروشم

نه شد که بر تو فرستم نه شد که باز بپوشم

 گناه و درد به یک سو غم فراق به یک سو

تمام عمر دو بار گران نشسته به دوشم

 گلایه هست و لیکن نمانده حال گلایه

تو درسئوال بکوش و مبین چنین‏که‏خموشم

 ز پای گرچه بیفتم وصال تو ندهد دست

ولی چه چاره که باید تمام عمر بکوشم

 اگر چه بی کس و کارم اگر چه هیچ ندارم

به عالمی سر مویی ز زلف تو نفروشم

 قسم به دیده جوشان قسم به خانه بدوشان

که تا نیامدنت جز به خُمّ اشک نجوشم

 به حال بی کسی من کسی نکرد عنایت

ثمر نداد فغانم، اثر نکرد خروشم

 دل گرفته علاجی بغیر گریه ندارد

من آن علاج به دستم من آن پیاله به دوشم

 چگونه هست میسّر که رانی از در لطفت

مرا که قید تو بر گردن است و حلقه به گوشم

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد