آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

آراج آفاق

مسجدسلیمان دیار بختیاری(mis) ، جملات کوتاه و آموزنده ،گنجینه های معنوی

مبعث رسول اکرم (ص)

 

بساط امتیازات قبـایل  

بهـم پیـــچید و کـــرد این جمله الغا

بـوحـدت خواند اقـوام بشر را    

زبـدخـواهی و کیـن توزی مبرا

مقـــرر کـرد بـر اصل مساوات   

حقـوق مـــردمان از عبـد و مولا

بهـمکاری و هـمـدستی صلا داد  

جـــمـــاعت را زشــــارع تــــا مصلا

بنــــای بـــرتریــــها را، پــــــی افکند   

بــــر اصــــل دانش و تـــــقوا بهرجا

زنــــــــان را وارهـــــاند از قید تحقیر     

حــــقوق بــــانــــوان را کــــــرد احیا

نهیـــب انقــــلابش لــــــرزه افــــــکند   

بــــتخت قیـــصر و فغفور و کـسـری

بتـــــعلیمات قــــرآن تــــوأمـــــان کرد    

سعـــــادتــــمندی دنـــیا و عــــــــقبی

نظــــامی نــــو پـــدیـــــد آورد در دهر    

کـــــز آن بهـــتر نـــــه بیند کس بدنیا

«ادیب» از جـــان و دل باشد غلامش     

زنـــــد بــــر دامـــــنش دست تـــــولا

 

مبعث رسول اکرم (ص)

 

 

خورشید عشق را، ره شام و زوال نیست

بر هر دلی که تافت، در آن دل ضلال نیست

در آسمان دلبری و آستان عشق

نور جمال دلبر ما را مثال نیست

هر دم چو مهر نور فشاند به خاطرم

تا شوق اوست، جان و دلم را ملال نیست

با نام احمد است که دل زنده می شود

دل را بیازمای که کاری محال نیست

ای آفتاب حق که تویی ختم مرسلین

با روشنیّ روی تو، بدر وهلال نیست

حد کمال و حکمت و انوار معرفت

تنها تویی وغیر تو حدّ کمال نیست

تا تو شفیع خلقی و دریای رحمتی

امید عفو هست و نشان وبال نیست

در صحنه حیات و به طومار کائنات

آیین پاک منجی ما را همال نیست

ما عاشقان و پیرو راه محمدیم

بهتر ازین طریقت و راه و روال نیست

 

مبعث رسول اکرم (ص)

 

 

 

 

نشد اندر آن مدت دیر باز
به تاج رسالت سری سرفراز

به محراب طاعت قدی خم نشد
کسی در عبادت مصمم نشد

نَزَد کس به راه شریعت قدم
نشد چشم کس تر ز اشک ندم

چنین بود اوضاع عالم خراب
که ناگه بر آمد برون آفتاب

 

مبعث رسول اکرم (ص)

«(ای بزرگ مرد، ای خاتم)» چه زیبا و بجا برتو نهاده شد این صفت. ای انتخاب شایسته عالم نبوت، که یکایک پیامبران الهی  بر این انتخاب صحه نهادند  و تو نیز چه زیبا در کتاب الهی از یکایک انبیا و جایگاه الهی و رسالت آنان یاد کردی همانگونه که  بودند و هستند و خواهند بود و تمامی پیروان ادیان را با چه عظمتی به عشق و دوستی فرا میخوانی و ایکاش دعوت ترا به عشق آنچنان که تو انتظار داری اجابت کنیم، گرچه جهان بشریت آنچنان غرق در لذات حیوانی و زود گذر شده است که گویا وحشی ترین حیوانات از اینکه برخی از اینان را با نام درنده خطاب کنند برخود شرم دارند چرا که حتی در وحشی ترین گونه حیوانات نمیبینیم که در نهایت گرسنگی همنوع خود را بدرند ولی در گونه ای از آدمیزاد نماها میبینیم که هر چه سیرتر میشوند همنوع خود را بیشتر میدرند. با این وجود عاشقان واقعی تو برتمامی این (پست تر از ددان)، ارجح بوده و هستند و خواهند بود، بطوری که لرزه بر اندام کفار انداخته اند، هنور کسی قادر به شناخت تو نبوده و نیست ولی همین بس که ابرمردانی چون علی (مولا و دلیل راهم)، حسین (راهبرم)، حسن (آرامش روحم)، رضا (ضامن آهوی نفسم)، وووو، مهدی (دلیل انتظارم)، فاطمه(بانوی حرمت راهم)، مرا به وصل دعوت تو فرا میخوانند. مگر میشود این دعوت فرخنده را نادیده گرفت، وقتی به این عظمت تو در کتاب آسمانی (قرآن)، از (آدم، نوح، ابراهیم، موسی و عیسی)، سخن میگویی.. چرا و چگونه پیروان این امم به خود اجازه میدهند که از هر ددی ددمنشانه تر خون یکدیگر بریزند.. پس قبول راه واقعی تو که همانا صلح و دوستی و یکدلی انسانهاست عاشقی میطلبد، و چه انتخاب شایسته ای که غیر از تو کسی را سزا نبوده و نیست این مقام خجسته و چه زیبا بر تو وارد شد این وحی الهی ای نگین حلقه بشریت (عاشقانت ونه ددان):

اقرأباسم ربک الذی خلق خلق الإنسان من علق اقر أ وربک الأکرم الذی علم بالقلم علم الانسان ما لم یعلم

عاشقان راهت را پذیرا و مدد باش، ما را امیدی بجز سخن تو نیست که فرمودی:

«(من مبعوث شدم تا فضائل اخلاقی را به کمال برسانم)»

الهی! ما عاشقان را دریاب و خطاهای ما را بر ما ببخش و توبه ما را پذیرا باش، تا از زمانی که توبه کردیم و راه عشق ترا در پیش گرفتیم همواره گامهایمان استوارتر از پیش باشد.. غرور برای عاشقانت زیبا و واجب است و بجا گفته شد (غرور ای ناجی حرمت تو با من پابپایی کن، بهنگام سقوط من تو در من خودنمایی کن)، و همین غرور باعث میشود تا گامهایی محکمتر در راه و هدفمان برداریم و هیچ لغزشی نداشته باشیم...

 

 

ای محمد بعثتت بر یکایک عاشقانت خجسته باد..