-
درسی در جهت یکرنگی و همدلی
دوشنبه 11 آذرماه سال 1387 10:16
خوب فکر می کنید چه منظره ای رو در این تصویر میبینید؟ اگه نتونستید حدس بزنید به تصویر بعدی نگاه کنید حدس بزنید... اگه مطمئن نیستید باز هم نمای واضحتری رو از فاصله ی نزدیکتر ببینید خوب دیگه تقریبا مشخص شد که چی به چیه و فکر نمیکنم دیگه لازم باشه من اشاره ای کنم بله . تصاویری که مشاهده کردید هزاران پنگوئن...
-
داستان
یکشنبه 10 آذرماه سال 1387 14:44
روزی پسر غمگین نزد درختی خوشحال رفت و گفت: من پول لازم دارم ! درخت گفت: من پول ندارم ولی سیب دارم. اگر می خواهی می توانی تمام سیب های درخت را چیده و به بازار ببری و بفروشی تا پول بدست آوری. آن وقت پسر تمام سیب های درخت را چید و برای فروش برد. هنگامی که پسر بزرگ شد، تمام پولهایش را خرج کرد و به نزد درخت بازگشت و گفت می...
-
سوپ قارچ
یکشنبه 10 آذرماه سال 1387 14:33
سوپ قارچ مواد لازم: قارچ: 500 گرم خامه: 100 گرم آرد: 2 قاشق غذاخوری شیر: یک لیتر آب مرغ: یک لیتر کره: ۱۰۰ گرم سینه مرغ: یک عدد تره فرنگی خرد شده: یک پیمانه ذرت پخته شده: یک پیمانه طرز تهیه: سینه مرغ را حبه ایی خرد کرده و با نمک و فلفل و آبلیمو و زعفران تفت دهید، کره را داخل قابلمه می ریزیم تا داغ شود و سپس قارچ را خرد...
-
بهترین روز زندگی
یکشنبه 10 آذرماه سال 1387 14:32
عدهای دوست در یک میهمانی شام گرد هم جمع شده بودند.. هر یک از آنها خاطراتی از گذشته تعریف میکردند، یک نفر پرسید: بهترین روز عمرتان کدام روز بوده است؟ زن و شوهری گفتند: بهترین روز عمر ما روزی بوده که ما با هم آشنا شدیم. زنی گفت: بهترین روز زندگیم روزی بود که نخستین فرزندم به دنیا آمد. مردی گفت: روزی که از کارم اخراج...
-
جادوی لبخند
یکشنبه 10 آذرماه سال 1387 14:23
بسیاری از مردم کتاب "شاهزاده کوچولو" اثر "آنتوان دوسنت اگزوپری" را می شناسند. این داستان از معروفترین داستانهای کودکان و سومین داستان پرفروش قرن بیستم در جهان است. در این داستان اگزوپری به شیوهای سورئالیستی و به بیانی فلسفه ای به دوست داشتن و عشق و هستی میپردازد. طی این داستان اگزوپری از دیدگاه...
-
یادداشتهای مردی که زنش به سفر رفته بود
شنبه 9 آذرماه سال 1387 08:47
شنبه: زنم برای یک هفته به دیدن مادرش رفته و من و پسرم لحظاتی عالی را خواهیم گذراند. یک هفته تنها . عالیه. اول از همه باید یک برنامه هفتگی درست وحسابی تنظیم کنم. اینطوری میدونم که چه ساعتی باید از خواب بیدار بشم و چه مدتی رادر رختخواب و چقدر وقت برای پختن غذا توی آشپزخانه صرف میکنم. همه چیز را به خوبی محاسبه کرده ام ....
-
بازسازی کشتی نوح در هلند
شنبه 9 آذرماه سال 1387 08:32
این کشتی بسیار بزرگ توسط شخصی به نام Christian Johan Huibers در کشور هلند ساخته شده. طول آن تقریبا دو سوم طول یک زمین فوتبال است اما اندازه و فضای داخلی آن یک پنجم اندازه واقعی کشتی نوح است.
-
مراقب عکسهای خود باشید
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 14:34
با اتفاقاتی که مخصوصا در چندین ماه گذشته پیش آمده همگی خوب می دانید مریض های روانی بسیاری هستند که تشنه فیلم و عکسهای خانوادگی دیگران هستند و حتی اگر هم در مقابل پخش کردن اینگونه فیلمها و عکسها پولی هم گیرشان نیاید ولی همینکه به چند دوست نشان بدهند ظاهرا مریضیشان کمی تسکین پیدا می کنند . چند نفر از دوستان سوال داشتند...
-
برخی خانمها مثل چی هستند
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 14:32
خانم ها مثل رادیو هستند هر چی می خواهند می گویند ولی هر چه بگویی نمی شنوند خانم ها مثل شبکه اینترنت هستند از هر موضوعی یک فایل اطلاعاتی دارند خانم هامثل چسب دوقلو هستند اگر دستشان با گوشی تلفن مخلوط شد, دیگر باید سیم را برید خانم ها مثل موتور گازی هستند پر سر و صدا , کم سرعت , کم طاقت خانم ها مثل رعد و برق هستند اول...
-
دوستی تا ابدیت
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 14:14
روزی معلمی از دانش آموزانش خواست که اسامی همکلاسی هایشان را بر روی دو ورق کاغذ بنویسند و پس از نوشتن هر اسم یک خط فاصله قراردهند. سپس از آنها خواست که درباره قشنگترین چیزی که میتوانند در مورد هر کدام از همکلاسی هایشان بگویند، فکر کنند و در آن خط های خالی بنویسند. بقیه وقت کلاس با انجام این تکلیف درسی گذشت و هر کدام از...
-
کسی که هزار سال زیسته بود
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 13:03
تقویمش پر شده بود و تنها دو روز خط نخورده باقی مانده بود. پریشان شد و آشفته و عصبانی نزد خدا رفت تا روزهای بیشتری از خدا بگیرد. داد زد و بد و بیراه گفت. خدا سکوت کرد جیغ زد و جار و جنجال راه انداخت. خدا سکوت کرد. آسمان و زمین را به هم ریخت. خدا سکوت کرد به پر و پای فرشته و انسان پیچید. خدا سکوت کرد کفر گفت و سجاده دور...
-
نامه ای از طرف خدا
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 12:58
امروز صبح که از خواب بیدار شدی،نگاهت می کردم؛و امیدوار بودم که با من حرف بزنی،حتی برای چند کلمه، نظرم را بپرسی یا برای اتفاق خوبی که دیروز در زندگی ات افتاد،از من تشکر کنی.اما متوجه شدم که خیلی مشغولی،مشغول انتخاب لباسی که می خواستی بپوشی. وقتی داشتی این طرف و آن طرف می دویدی تا حاضر شوی فکر می کردم چند دقیقه ای وقت...
-
پری زیبا
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 12:46
روزی دختر جوانی در چمنزاری قدم میزد و پروانهای را لابهلای بوته خاری گرفتار دید. او با دقت زیاد پروانه را رها کرد و پروانه پرواز کرد و سپس بازگشت و تبدیل به یک پری زیبا شد و به دختر گفت: به خاطر مهربانیت هر آرزویی که داشته باشی برآورده خواهد کرد. دخترک لحظاتی فکر کرد و گفت: من میخواهم شاد باشم. پری سرش را جلوآورد...
-
گل آفتابگردان
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 12:42
گل آفتابگردان رو به نور میچرخد و آدمی رو به خدا. ما همه آفتابگردانیم. اگر آفتابگردان به خاک خیره شود و به تیرگی، دیگر آفتابگردان نیست. آفتابگردان کاشف معدن صبح است و با سیاهی نسبت ندارد. اینها را گل آفتابگردان به من گفت و من تماشایش میکردم که خورشید کوچکی بود در زمین و هر گلبرگش...
-
تا اوج ناامیدی
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 10:36
روزی تصمیم گرفتم که دیگر همه چیز را رها کنم. شغلم را، دوستانم را، مذهبم را و خلاصه تمام وابستگی های زندگی ام را ! به جنگلی رفتم تا برای آخرین بار با خداوند صحبت کنم و اگر نتوانستم دلیلی برای ادامه ی زندگیم بیابم به آن نیز خاتمه دهم ! به خدا گفتم: آیا می توانی دلیلی برای ادامه این زندگی برایم بیاوری ؟ و جواب او مرا...
-
شش تکنیک مفید در جهت کنترل احساسات
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 09:59
واکنش های احساسی می توانند تاثیر شگرفی بر هر بخش از زندگی ما داشته باشند. در طول زندگی، فرایند اجتماعی شدن و بالغ شدن یک سیستم فیلترینگ در مغز ما ایجاد میکند. هر چیزی که وارد احساسات ما می شود، قبل از اینکه ما از آن مطلع شویم، فیلتر می شود. این فیلترها بر اساس رفتارها، باورها، ارزشها، احساسات، الگوها، و تصورات ما از...
-
تعابیر خواب های ما چیست ؟
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 09:43
چرا ما انسانها خواب می بینیم ؟ تعابیر خواب های ما چیست ؟ چه رازهایی در خواب و رؤیا نهفته است ؟ علاقه به خواب و رویا پیشینه ای به قدمت تاریخ بشریت دارد. یکی از کتاب های آسمانی مانند ''قرآن'' و ''انجیل'' سرشار از داستان های مختلف در مورد خواب و رویا می باشد که شامل اولین رویاها که تقریبا 1900 سال قبل از میلاد مسیح به...
-
رابطه پدر و پسر با نیروی عشق
چهارشنبه 6 آذرماه سال 1387 09:33
در تمام تمرینها سنگ تمام میگذاشت اما چون جثه اش نصف سایر بچههای تیم بود تلاشهایش به جایی نمیرسید. در تمام بازیها ورزشکار امیدوار ما روی نیمکت کنار زمین مینشست اما اصلا پیش نمیآمد که در مسابقه ای بازی کند. این پسر بچه با پدرش تنها زندگی میکرد و رابطه ویژه ای بین آن دو وجود داشت. گرچه پسر بچه همیشه هنگام بازی...
-
وطن
سهشنبه 5 آذرماه سال 1387 08:28
وطن یعنی همه آب و همه خاک وطن یعنی همه عشق و همه پاک به گاه شیرخواری گاهواره به روز و درد پیری ، عین چاره وطن یعنی پدر ، مادر ، نیاکان به خون و خاک بستن عهد و پیمان وطن یعنی هویت ، اصل ، ریشه سرآغاز و سرانجام همیشه وطن یعنی محبت ، مهربانی نثار هر که دانی و ندانی وطن یعنی نگاه هموطن دوست هر آنجایی که دانی هموطن اوست...
-
رئیس
شنبه 25 آبانماه سال 1387 10:57
مدیر به منشی میگه برای یه هفته باید بریم مسافرت کارهات رو روبراه کن منشی زنگ میزنه به شوهرش میگه: من باید با رئیسم برم سفر کاری, کارهات رو روبراه کن شوهره زنگ میزنه به دوست دخترش, میگه: زنم یه هفته میره ماموریت کارهات رو روبراه کن معشوقه هم که تدریس خصوصی میکرده به شاگرد کوچولوش زنگ میزنه میگه: من تمام هفته مشغولم...
-
نامه یک پسر سنگ دل به دوست دخترش
شنبه 25 آبانماه سال 1387 07:47
۱- محبت شدیدی که صادقانه به تو ابراز می کردم ۲- دروغ و بی اساس بود و در حقیقت نفرت من نسبت به تو ۳- روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را می شناسم ۴- به پستی و دوروئی تو بیشتر پی می برم و ۵- این احساس در قلب من قوت می گیرد که بالاخره روزی باید ۶- از هم جدا شویم و دیگر من به هیچ وجه مایل نیستم که ۷- شریک زندگی تو...
-
رنگ آبی یا سبز در لباس جراحان
چهارشنبه 22 آبانماه سال 1387 13:59
جراحان در قدیم لباس سفید میپوشیدند که رنگ پاکی است. اما بر اساس مقالهای که در یکی از شمارههای نشریه Today’s Surgical Nurse در سال 1998، در اوائل قرن بیستم یک دکتر مشهور رنگ لباسش را به سبز تغییر داد، چرا که تصور میکرد این رنگ برای چشمان جراح راحتتر است. گرچه مشکل است که این نظر را تایید کرد که لباسهای سبز به...
-
ماجرای تاجر و روستائیان میمون فروش
چهارشنبه 22 آبانماه سال 1387 13:39
در زمان های قدیم، تاجری به روستایی که میمون های زیادی در جنگل های حوالی آن وجود داشت رفت و خطاب به مردم روستا گفت: من میمون های اینجا را خریدارم و حاضرم به ازای هر میمون ۱۰ دلار به فروشنده پرداخت می کنم. مردم روستا که جنگل مجاور روستایشان پر از میمون بود خوشحال شدند و به راحتی معامله را قبول کردند. به نظر آنها قیمت...
-
سرانجام قصه چت
چهارشنبه 22 آبانماه سال 1387 13:20
شدم با چت اسیر و مبتلایش شبا پیغام می دادم از برایش به من می گفت هیجده ساله هستم تو اسمت را بگو، من هاله هستم بگفتم اسم من هم هست فرهاد ز دست عاشقی صد داد و بیداد بگفت هاله ز موهای کمندش کمـــان ِابــروان ، قــد بلنــدش بگفت چشمان من خیلی فریباست ز صورت هم نگو البته زیباست ندیده عاشق زارش شدم من اسیرش گشته بیمارش شدم...
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 13:35
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 13:34
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 13:33
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 13:33
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 13:32
-
[ بدون عنوان ]
دوشنبه 20 آبانماه سال 1387 13:31