از چشم و هم چشمی و حسادت که باعث ایجاد افکار منفی می شود ، دوری و سعی کنیم روش زندگی خود را خودمان انتخاب کنیم .
مدیران مؤثر در مواقع مناسب به زیردستان خود بازخورد می دهند و آنان را مورد حمایت قرار می دهند .
زندگی بیرون شما بازتاب زندگی درونی شماست . بین طرز فکر و احساسات درونی شما از یک طرف و عملکرد و تجارب بیرونی شما از طرف دیگر رابطه مستقیم وجود دارد .
هرجا که هستید و هر کسی که هستید ، به دلیل انتخاب ها و تصمیم هایی است که تا این لحظه گرفته اید .
با رفتارهای ضد و نقیض ، اعتماد زیردستان را از خود سلب نکنید .
رشد فکری و احساس رضایت و خشنودی نتیجه ی کنار گذاشتن عادتهای گذشته و جایگزین کردن تمرینها و عادتهای جدید است .
به واسطه مدیر بودن خود ، از دیگران توقع بیجا نداشته باشید .
وقتی از دید فرد دیگری به موقعیتی نگاه کنید ، اغلب اوقات به ایده و راه حلهایی دست پیدا می کنید که قبلاً به آنها پی نبرده بودید .
مدیران مؤثر وظایف را به زیردستان خود واگذار می کنند تا یادگیری و مشارکت آنها را در پیشبرد امور تسهیل نمایند .
این که تا چه حد در مورد خودتان مثبت فکر می کنید ، بستگی به این دارد که فکر می کنید تا چه حد زندگی تان را تحت کنترل دارید .
سه چیز در مدیریت خیلی با ارزش هستند : عشق ، خانواده و دوستان ، مهربانی .
موفقیت و خوشبختی هنگامی بدست می آید که کاری که از انجام آن لذت می برید، بی عیب و نقص انجام می دهید .
ده برابر زمانی که حرف می زنید ، بخوانید و گوش دهید . به این ترتیب در مسیر آموختن و پیشرفت قرار می گیرید .
قانون آمادگی : 80% موفقیت در معاملات بستگی به این دارد که تا چه حد از قبل خود را آماده کنید .
مدیران باید بدانند که کار خوب حالت سفر را دارد نه مقصد .
قانون ارزش نهایی تعیین کننده ی بهای اصلی هر محصول اینست که آخرین مشتری ها برای آخرین اقلام باقی مانده ی آن ، چقدر حاضرند بپردازند .
همیشه به خاطر داشته باشید ، تواضع و متانت بر شکوه شما می افزاید .
مرتب از خودتان بپرسید که مردم به چه نیاز دارند و چه می خواهند و شما چطور می توانید نیازها و خواسته های آنها را برآورده کنید .
از طرفین معامله ، آنکه از خود اشتیاق بیشتری نشان می دهند ، امکان کمتری برای بدست آوردن بهترین قیمت دارد .
به مشکلات به عنوان محکی برای ارزیابی توانایی های خود نگاه کنیم و هرگز نتیجه بدی را پیش بینی نکنیم ، زیرا مشکلات فقط به اندازه ای مهم هستند که ما آنها را مهم می پنداریم .
تقویت حافظه 2 قاعده اصلی دارد؛ گوناگونی و کنجکاوی. وقتی انجام دادن بعضی از کارها برای شما عادی میشود، یعنی آنقدر آنها را انجام میدهید که آنها جزو طبیعت شما میشوند، باید آنها را عوض کنید.
باتری حافظهات را پُر کن
به عنوان نمونه، اگر آنقدر جدول حل کردهاید که حتی توی خواب هم میتوانید این کار را انجام دهید، موقع آن است که خود را به چالشی جدید بکشانید تا بتوانید توانایی مغزتان را به بهترین نحو پرورش دهید. کنجکاوی در محیط اطراف و جهان اطرافتان ، اینکه آنچه در اطرافتان میگذرد، چگونه اتفاق میافتد و چگونه شما میتوانید آن را بفهمید باعث میشود مغزتان با سرعت بالاتر و مؤثرتری فعالیت کند. به کار بستن مواردی که در این مطلب آمده است، به شما کمک میکند به خواستهای که درباره پرورش هوش و حافظهتان دارید ، برسید.
1 - بازی کنید
برنامههای پرورش ذهن و بازیها راههای خارقالعادهای هستند برای اینکه مغزتان را به چالش بکشید. سودوکو، جدول و بازیهای الکتریکی. همه آنها میتوانند سرعت فعالیت مغز و حافظهتان را افزایش دهند. این بازیها بر منطق دایره لغات و ریاضی و... تکیه دارند. آنها جنبه تفریحی هم دارند و شما میتوانید روزانه اندکی از وقت خود را صرف آنها کنید و از آنها سود ببرید . البته روزانه فقط 15 دقیقه از وقتتان را به بازی اختصاص دهید نه بیشتر.
2 - مدیتیشن یادتان نرود
مدیتیشن روزانه احتمالا بهترین کاری است که شما میتوانید برای سلامت جسم و مغز و روانتان انجام دهید. مدیتیشن نه تنها باعث آرامش شما میشود بلکه باعث پرورش مغز هم خواهد شد. شما با به وجود آوردن حالت متفاوت روانی ، مغزتان را به صورتی جدید و جذاب به کار میگیرید و این باعث بالا بردن فعالیت مغزیتان میشود.
3 - مغزتان را تغذیه کنید
مغزتان به چربیهای مفید و سالم احتیاج دارد. پس روی روغن ماهی سالمون ، آجیلها مانند گردو، روغن تخم کتان و روغن زیتون تمرکز و چربیهای اشباع شده را از رژیم غذاییتان حذف کنید.
4- داستانهای خوبتان را بازگو کنید
خاطرهها و اتفاقهایی که برایتان افتادهاند را تفسیر کرده و آنها را بازگو کنید و لحظههایتان را با دیگران سهیم شوید. تمرین کنید که داستانهای جدید و قدیمیتان را به طوری دلچسب ، تأثیرگذار و مفرح تعریف کنید.
5 - تلویزیون را خاموش کنید
افراد بالغ روزانه بیش از 4 ساعت را به تماشای تلویزیون اختصاص میدهند. تلویزیون میتواند جانشین روابط شود و روی سبک زندگی تاثیر بگذارد . تلویزیون را خاموش کنید و وقتتان را صرف تمرینهای ورزشی برای بدن و مغزتان کنید و به ابعاد دیگر زندگیتان بپردازید.
6- مغز سالم در بدن سالم است
تمرینهای ورزشی ، تمرینهای فوقالعادهای برای مغز نیز هستند. وقتی بدنتان را حرکت میدهید مغزتان باید یاد بگیرد که چگونه ماهیچهها را هماهنگ کند ، فاصلهها را تخمین بزند و تعادل را برقرار کند. تمرینهای متفاوت و گوناگون انجام دهید تا مغزتان را به چالش بکشید.
7- چیزهای متفاوت بخوانید
کتابها ، قابل حمل و پر از شخصیتهای جالب و اطلاعات و واقعیتهای جذاب و نامتناهی هستند. در زمینههای متفاوت و گسترده مطالعه کنید.
اگر عادت دارید کتابهای تاریخی بخوانید ، سعی کنید رمانهای معاصر، کتابهای نویسندههای خارجی و کلاسیک را بخوانید. با این کار مغزتان را به کار میگیرید تا تصورات جدید و متفاوتی داشته باشد. همچنین با آشنایی با فرهنگها و مردمان جدید میتوانید داستانهای جالبی برای تعریف کردن داشته باشید.
8- مهارت جدیدی یاد بگیرید
یادگیری مهارتهای جدید باعث میشود ناحیههای مختلفی از مغزتان به کار بیفتد. حافظهتان به کار میافتد شما حرکتهای جدید یاد میگیرید و میتوانید بین چیزهای مختلف رابطه برقرار کنید.
خواندن آثار ادبی ، درست کردن غذا و ساختن هواپیما با خلال دندان همه این کارها مغز شما را به چالش میکشد و چیزی جدید برای فکر کردن به شما میدهد.
9- تغییرات به وجود آورید
همه ما برنامههای روتین و کارهای روزمرهمان را دوست داریم. ما عادات و دلمشغولیهایی داریم که میتوانیم ساعتها آنها را انجام دهیم ولی هرچه که انجام آن برای ما عادت شده است کمتر مغزمان را به فعالیت وامیدارد. برای اینکه واقعا مغزتان را جوان و پویا نگه دارید، آن را به چالش بکشید.
راهی را که هر روز به سوپرمارکت میروید عوض کنید. برای باز کردن در اتاقتان از دست دیگرتان استفاده کنید. دسرتان را قبل از غذا بخورید. همه اینها مغزتان را مجبور میکند تا بیدار شود و توجهی دوباره به مسایل داشته باشد.
10 - مغزتان را پرورش دهید
برنامهها و کتابها و وبسایتها و در کل تحقیقات زیادی برای پرورش مغز وجود دارند که همه آنها بر 3 پایه اصلی: به یادآوری، تجسم کردن و تحلیل کردن بنا شدهاند. هر روز مغزتان را روی این 3 اصل به کار گیرید تا در هر زمینهای و هرچه بیشتر آماده شود .