زن جوان: یواش تر برو، من می ترسم.
مرد جوان: نه، اینجوری خیلی بهتره.
زن جوان: خواهش میکنم ، من خیلی می ترسم.
مرد جوان: خوب، اما اول باید بگی که دوستم داری.
زن جوان: دوستت دارم، حالا میشه یواش تر برونی.
مرد جوان: منو محکم بگیر.
زن جوان: خوب حالا میشه یواش تر بری.
مرد جوان: باشه به شرط اینکه کلاه کاسکت منو برداری و روی سر خودت بذاری، آخه نمیتونم راحت برونم، اذیتم میکنه.
روز بعد واقعه ای در روزنامه ثبت شده بود. برخورد موتور سیکلت با ساختمان حادثه آفرید. در این سانحه که به دلیل بریدن ترمز موتورسیکلت رخ داد، یکی از دو سرنشین زنده ماند و دیگری درگذشت. مرد جوان از خالی شدن ترمز آگاهی یافته بود. پس بدون اینکه زن جوان را مطلع کند با ترفندی کلاه کاسکت را بر سر او گذاشت و خواست تا برای آخرین بار دوستت دارم را از زبان او بشنود و خودش رفت تا او زنده بماند. دمی می آید و بازدمی میرود. اما زندگی غیر از این است و ارزش آن در لحظاتی تجلی می یابد که نفس آدمی را می برد.
Once a Girl when having a conversation with her lover, asked
یک بار دختری حین صحبت با پسری که عاشقش بود، ازش پرسید
You can't even tell me the reason... how can you say you like me?
تو هیچ دلیلی رو نمی تونی عنوان کنی... پس چطور دوستم داری؟
because your voice is sweet,
صدات گرم و خواستنیه،
Proof ? No! I want you to tell me the reason
ثابت کنی؟ نه! من میخوام دلیلتو بگی
Because of your care and concern that I like you Now that you cannot show them, therefore I cannot love you
گفتم بخاطر اهمیت دادن ها و مراقبت کردن هات دوست دارم اما حالا که نمیتونی برام اونجوری باشی، پس منم نمیتونم دوست داشته باشم
No! Therefore I cannot love you
نه ! پس دیگه نمیتونم عاشقت بمونم
The Guy then placed a letter by her side
پسر نامه ای رو کنارش گذاشت با این مضمون
Now can you smile? Now can you move? No , therefore I cannot love you
اما حالا نه میتونی بخندی نه حرکت کنی پس منم نمیتونم عاشقت باشم
If love needs a reason, like now, There is no reason for me to love you anymore
اگه عشق همیشه یه دلیل میخواد مثل همین الان، پس دیگه برای من دلیلی واسه عاشق تو بودن وجود نداره
"Fate Determines Who Comes Into Our Lives, But Heart Determines Who Stays"
"سرنوشت تعیین میکنه که چه شخصی تو زندگیت وارد بشه، اما قلب حکم می کنه که چه شخصی در قلبت بمونه"
Mature love says "I need you because I love you"
"ولی عشق کامل و پخته میگه:"بهت نیاز دارم چون دوست دارم
Immature love says: "I love you because I need you"
"عشق خام و ناقص میگه:"من دوست دارم چون بهت نیاز دارم
Love bonds for a lifetime but lust just pushes away
این هوس است که کمتر و کمتر میشه و از بین میره
I Still LOVE YOU...
پس من هنوز هم عاشقتم
True love never dies for it is lust that fades away
عشق واقعی هیچوقت نمی میره
movements that I love you
گفتم واسه لبخندات، برای حرکاتت عاشقتم
NO! Therefore!!
عشق...
عشق دانی که سرآغازش چیست ؟
امتداد دو نگاه
یکی از عمق دل و قعر وجود ، آن یکی بعد سجود
آن زمانی که دو چشمت ، پیله خواهش را به وجودم تابید
ودر آن ظلمت و تاریکی شب ،
جاده ای روشن را در فراسوی افق دید زدم
و تو آن یاور دیرینه من ، که در آن جاده سبز
هم نوا با دل سودا زده ام ، پا به اقلیم عدم می نهی و می گذری
چشم من خیره به دنبال تو کز غور وجود
با دو دستی که به مهر آغشته است ، سوی من آیی و با نغز کلام
دل سرگشته و حیرانم را نزد خود می خوانی
آه ای یاور من
یاد آن روز که در سایه آن سرو بلند ، سخنت بشنودم
تو به من گفتی ار آن چشمه نور، تو به من گفتی از آن کاخ بلور
گفتی آن چشمه نور ، چشم بر راه تو است
گفتی آن کاخ بلور، خواهد آن روز رسد که توأش پادشهی
من شنیدم که بگفتی اندرون دل تو، جایگاهی است تهی از برای دل من
من دلم اندر کف ، آمدم چشمه نور ، آمدم کاخ بلور
آمدم تا که بر آن مسند عشق پادشاهی بکنم
در درون دل من ،سبدی بود پر از گل محبت و صفا
لیک گلهای سبد اندر آن جایگه ظلمانی که توأش کاخ بخواندی
همگی پژمردند ، همگی افسردند
دیگر از آن همه گلهای قشنگ ، اثری باقی نیست
حال دیگر حتی ، اشکهای من هم ، چاره مردگی آنها را نتوانند کنند
تو در آن به اصطلاح کاخ بلور
در کنار آن همه چشمه نور
سبد پرگل من را بردی
خنجر حسرت را تا به ته بر جگرم بنشاندی
درخیالت این است که دلم را بردی
لیک نزدم مردی
هر وقت که برای همسرتان کارت پستال می فرستید ، روی پاکت آن تمبر عاشقانه ای بزنید *با ارزش ترین هدیه ممکن را برایش تهیه کنید * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * * برای عشقتان حساب بانکی خوبی باز کنید * * * * * * * * * * * * * |
1. در زندگی و معاشرت با دیگران ، نرمافزار باشیم ، نه سختافزار.
2. برای پسوند فایل زندگی اجتماعی و خانوادگی ، از سه کاراکتر "ع"، "ش" و "ق"، استفاده کنیم نه چیز دیگر.
3. هیچگاه قفل سیدی قلب مردم را نشکنیم که "تا توانی دلی به دست آور ، دل شکستن هنر نمیباشد".
4. چنانچه در کاری شکست خوردیم ، آن را "Shut Down" نکنیم بلکه آن را "Restart" کنیم.
5. برای مانیتور زندگیمان ، بکگراند (Background) سبز یا آبی را در نظر بگیریم نه سیاه یا دودی.
6. برای سیستم قلبمان از مانیتورهای تخت و صاف (Flat) استفاده کنیم.
7.برای حل اختلافات زناشویی ، روی گزینه " گذشت و ایثار "، دابل کلیک (Double click) کنیم.
8. برای فایلهای اسرار زندگیمان ، پسورد (password) بگذاریم و آن را مخفی (Hidden) کنیم.
9. همواره پیش از سخن گفتن ، سی پی یوی فکرمان را به کار بیندازیم.
10. بر صفحه مشکلات مردم ، کلید F1 باشیم و آنان را کمک و راهنمایی (Help) کنیم.
11. اگر شخصیت ما بزرگ و والاست ، این نوع شخصیت ، نباید به ما اجازه دهد که با هر کسی چت (Chat) کنیم و هر کسی با ما چت کند.
12. اگر از کسی بدی و کملطفی دیدیم ، آن را "Save" نکنیم بلکه آن را "Delete" نماییم و حتی آن را از ریسایکلبین (Recyclebin) قلب مان کاملاً محو کنیم.
13. به دیگران اجازه ندهیم در "سی دی رام" زندگیمان هر نوع "سی دی" را که بخواهند ، قرار دهند.
14. خانه و دفتر کارمان ، به روی مردم نیازمند ، "Open" باشد.
15. برای حل اختلافات زناشویی ، روی گزینه " گذشت و ایثار"، دابل کلیک (Double click) کنیم.
16. تا حرف کسی تمام نشده ، اسپیکر (Speaker) خود را روشن نکنیم.
17. در سایت زندگی شخصیمان ، یک رُوم (Room) به نام مشکلگشا (Moshkelgosha) بسازیم تا دیگران با ما چت (Chat) کنند.
18. هنگام مشاهده خوبیها و نیکیهای دیگران ، بلافاصله کلید پرینت اسکرین (Print Screen) را بزنیم و از آن ها تصویر بگیریم.
19. فایلهای مهم زندگی خود را گاه به گاه، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند ، سریعاً مشخص شود.
20. در زمان ناتوانی، درماندگی و تاریکی زندگی دیگران ، کلید "Power " برای آنان باشیم.
21. نگذاریم هر کسی در رُوم (Room) زندگیمان چت نماید و در این صورت ، او را ایگنور (Ignore) کنیم.
22. چشمهای مان را به روی عیبهای پنهان مردم، "Close" کنیم.
23. گاه و بیگاه ، کامپیوتر زندگی ما هنگ (Hang) میکند که باید آن را با " فکر "، " مشورت " و "برنامهریزی"، ریاستارت (Restart) کنیم.
24. برای کپی گرفتن از دیسکت زندگی دیگران ، نخست آن را ویروسیابی و سپس ویروسکشی کنیم.
25. مواظب باشیم که رایانه زندگی زناشوییمان ، ویروس غرور و لجبازی به خود نگیرد که در این صورت ، ممکن است هیچ آنتیویروسی نتواند آن را از بین ببرد.
26. فایلهای مهم زندگی خود را گاه به گاه ، اسکن (Scan) کنیم تا اگر به ویروسی آلوده شده باشند ، سریعاً مشخص شود.
27. اگر میخواهیم در زندگی خویش موفق و خوشبخت باشیم، باید خودمان زیرمنوهای Programs را دقیقاً تنظیم کنیم و نباید بگذاریم که دیگران این کار را برای ما انجام دهند اگر چه میتوانیم در این زمینه ، با آنان مشورت کنیم.
28. پیش از پرینت گرفتن از سخنان مان ، پیشنمایش چاپ (print preview) آن را مشاهده کنیم.
29. اگر روزی رایانه زندگی ما با همسرمان هنگ کرد ، سه کلید " کنترل اعصاب "، " انصاف" و "دلیل عصبانیت" را بزنیم.
30. هارد مغز خود را از برنامههای غیرمفید ، پر نکنیم ، تا فضا را برای نصب برنامههای مفید ، تنگ ننماییم.
31. برای این که از دیدن مانیتور زندگی ، بیشتر لذت ببریم ، کارت گرافیک بالا برای آن تهیه کنیم.
32. اگر لازم است که مانیتور رایانه ما دارای رنگهای متنوع و متعدد باشد ، ولی مانیتور ارتباطات ما با مردم ، حتماً باید یکرنگ باشد.
30. در خطاطی کامپیوتری ، از برنامه "کِلْک" هم میتوانیم استفاده کنیم اما در خطاطی زندگی، از برنامه "کَلَک" نباید استفاده کنیم.
34. بکوشیم تا خوش اخلاقی را به جای این که در رم (Ram) و حافظه موقت داشته باشیم ، در رام (Rom) و حافظه پایدار داشته باشیم تا در هنگام آغاز (Start) ارتباط با دیگران ، آن را به کار گیریم.
35. در کیس (Case) مستکبران و زورمداران ، "سی دی رام" نباشیم بلکه "سی دی ناآرام" باشیم.
36. قانون کپیرایت زندگی اجتماعی به ما اجازه نمیدهد که سی دی بدیها و عیبهای دیگران را رایت کنیم.
37. در سایت زندگی ، همیشه لینکِ (Mahabbat) داشته باشیم و هیچ گاه برای این سایت ، فیلتر نگذاریم.